تیپولوژی مسکن در روستا سیدسرا
روستای سیدسرا دارای بافت معماری سنتی است و خانهها در فاصله اندکی از یکدیگر قرار دارند. مصالح اصلی که در ساخت این خانهها استفاده شده سنگ، چوب، ملات گل و حلب بوده و در و پنجرهها همگی چوبی است و در برخی از خانهها از حلب علاوه بر پوشش بام به عنوان یک لایه محافظتی در مقابل برف و سرما فصل زمستان به جدارههای خارجی خانهها کوبیده شده است. آنچه مشخص است در گذشته سقف خانهها لتپوش و شیروانی بوده که امروزه از حلب به جای لت برای پایداری بیشتر و احتیاج کمتر به مرمت سالیانه استفاده شده است. تکنیک ساخت خانهها به صورت پی سنگی با دیوارهای زگالی است که مانند آنها در ناتشکوه و چاکدشت مشاهده میشود. آنچه مشخص است در این روستا نیز مانند سایر مناطق استفاده از مصالح بوم آورد مهمترین اولویت ساخت بوده و در ساخت آنها بعد از پی، ستونهای چوبی روی نال خانه برپا شده و بین ستونهای چوبی را با چوبهای نازکتری به صورت مورب میخ میکنند و بین چوبها را با گل پر میکنند. خانهها معمولا به دلیل مه گرفتگی و دمای پایین هوا در شبهای تابستان روزنههای اندک و کوچک دارند تا گرم کردن محیط خانه با صرف انرژی کمتر، زودتر میسر شود.
امامزاده روستا سیدسرا
در فاصله ۵۰۰ متری از مرکز روستا ۲ امامزاده بر فراز کوهی بلند در کنار هم دیده میشوند که درختان مجاور آنها زیبایی محیط را مضاعف کردهاند. این امامزادگان در ارتفاع ۲۲۴۳ متری سطح دریاهای آزاد و در مختصات جغرافیایی ۳۶ درجه شمالی و ۴۹ درجه شرقی جای دارند. منوچهر ستوده در مورد بقاع کوهستانی شرق گیلان این چنین میگوید: «در نقاط کوهستانی، کوهی عظیم یا قلهای بلند و نوک تیز نظر ساکنان را به خود کشیده و محل متبرک برای ایشان شده است. بر بالای این قلل معمولا بنایی میسازند و نام امامزاده بر آن میگذارند و نذور خود را بدانجا میبرند. گالشان که از قشلاق به ییلاق میروند، یک روز گاوان یا گوسفندان خود را به این امامزادهها میبخشند، تا در طول تابستان گلههایشان گرفتار ناخوشیهای گوناگون نشود. در سراسر تابستان نیز چند سر از این جانداران را به امامزاده میآورند و قربانی میکنند و گوشت آنها را به زائران یا متولی میدهند». یا در جایی دیگر میافزاید: «ظاهراً کوههای بلند، همچون درختان عظیم در نظر کوهنشینان مقام و مرتبتی دارند و برای تعظیم و تکریم، این بناها را بر بالای آنها میسازند». از جمله بقاع کوهستانی البرز در شرق گیلان میتوان به دعاکوه، امامزاده ابراهیم تورار، امامزادگان فیروزکوه و سیدسرا اشاره کرد.
رابینو در کتاب ولایات دارالمرز ایران(گیلان)، از امامزاده سیدسرا تنها به ذکر منطقهای است گالشنشین بسنده کرده و منوچهر ستوده در کتاب آستارا تا استراباد از این بنا این چنین میگوید: «این بقعه چوبین و لتپوش، بر بالای رشته کوهی است که مسلط بر جلگه گیلان است. از بالای این کوه، اگر هوا مه آلود نباشد، یکی از زیباترین مناظر گیلان را میتوان دید. میگویند در این بقعههای چوبین پنج تن از این سادات به خاک سپرده شدهاند که سه تن از ایشان مرد و دو تن زن هستند. اطراف بناها، چند اصله درختان کهنسال است. این بقعه مانند بقعههای تورار و گرده کول و فیروزکوه جزء بقاعی است که بر بالاترین قله کوه ساختهاند.»
این امامزادگان ۲ بنای مجزا از هم هستند و در ساخت آنها از مصالح بوم آورد استفاده شده است. با توجه به تفاوتهای ساختاری این دو بنا هر یک را به صورت مجزا بررسی میکنیم. در بقعه بزرگتر که در جداره داخلی بنا نامهای آقا سید حسین و آقا سید حسن نوشته شده بیشتر از سنگ با ملات گل در ساخت بنا استفاده شده است؛ آنچه از شواهد مشخص است پی بنا به صورت سنگی بوده و دیوارهای آن با سنگ و ملات گل تا زیر بام اجرا شدهاند. بعد از چیدن چند رج سنگ قلوه کوهی از چوب برای استحکام بیشتر دیوار به شکل کلاف افقی در سه سطح استفاده شده است.
دیواره خارجی بنا با کاهگل اندود شده که امروزه نیاز به مرمت دارد. با بررسی محیط اطراف میتوان دریافت که در اطراف بنا یک ایوان به شکل غلام گردش در گذشته وجود داشته که عرض آن به اندازه دامنه بام بوده و با ستونهای چوبی افراشته شده بود که امروزه به جای آن ستونهای چوبی از قوطیهای فلزی استفاده شده است.
بام بنا در حال حاضر به شکل شیبدار با چوب و حلب اجرا شده؛ اما فرم کلی آن کاملا مشخص نیست که چگونه بوده است؛ زیرا در بخش انتهایی دیوار خارجی بنا بعد از آخرین کلاف چوبی چند رج آجر مشاهده میکنیم و از داخل بنا در چهار گوشه این بنای مربع شکل، چهار چوب به شکل مورب قرار گرفته که شباهتی به کوهه از بیرون دارد و شاید نشانی از گوشهسازی و تبدیل پلان مربع به هشت ضلعی باشد.
در وسط بنا نیز یک تیر چوبی بزرگ قرار دارد و در بالای آن سوراخی شبیه به هورنو است که با تختههای چوبی پوشیده شده است. با توجه به وضع موجود، برای شناخت دقیق پوشش بنا باید از فضای داخل بام بازدید شود. در ورودی بقعه یک در کوچک چوبی است که ظرافت زیبایی دارد و دو ضریح چوبی در فضای داخلی بنا قرار دارند که یکی در ابعاد بزرگتر در وسط با گرهچینی بسیار زیبا و پرکار، و دیگری با اندازه کوچکتر در مجاور دیوار قرار دارد که میزان تخریب آن زیاد است.
بقعه دیگر که در مجاورت این بنا قرار دارد بر روی دیوار خارجی آن نام سید جلیل القدر آقا سید محمد نوشته شده و یک بنای مربع شکل با سقف چهارشیب است. تکنیک ساخت آن به شکل خانههای دارورجن است که دیوارهها با تنه درختان که بر روی هم قرار دارند به شکل یک مربع بالا آمده و میان آنها با ملات گل پر شده است. سقف بنا به صورت شیبدار و با پوشش حلب است که در گذشته لتپوش بود. این بنا از سه طرف دارای ایوان است و در نمای اصلی، شش ستون با تزئینات چوبی مشاهده میشود. به دلیل تعمیرات امکان بازدید از فضای داخلی میسر نبود اما آنچه مشخص بود نمای اصلی دارورجن آن با گچ اندود شده بود و دیگر سادگی گذشته را نداشت.
اطراف این ۲ امامزاده با سنگهای قلوه کوهی به شکل خشکهچین یک حصار بسیار کوتاهی شده که محدوده را مشخص میکند. در محدوده اطراف این امامزادگان درختان بسیار تنومند بلوط وجود دارند که به زبان گیلکی شیرمازی میگویند و در فارسی همان گونه بلوط سفید هستند که تحمل زمستانهای بسیار سرد را دارند. به نظر این درختان باید در گذشتههای دور، دست کاشت بوده باشند و عرض تنه بعضی از آنها نزدیک به یک متر میرسد.
از جمله مراسم مهم که در جوار این امامزادهها برگزار میشود مراسم علم واچینی است که برگزاری این مراسم در سیدسرا سابقهای دیرینه دارد و با نوحه خوانی و سینه زنی، پارچههای علم باز شده و در بقعه گذاشته میشود. پخش غذای نذری، بازار هفتگی، برپایی مراسم تعزیه و… از دیگر ویژگیهای این مراسم است.
با توجه به تحولات چند دهه اخیر و تغییر در سبک زندگی مردم، روند تخیله مراتع و سراهای گالشی و روستاهای کوهستانی به اوج خود رسیده است، لذا با هرچه خالیتر شدن این مناطق کوهستانی شاهد از بین رفتن این میراث ملموس و ناملموس هستیم. در این شرایط، حفظ سنتها و ثبت آنها، تنها راه حفاظت و نگهداری از این سبک زندگی است.