دگردیسی های بزرگ فرهنگی جامعه همواره از اتفاقات کوچک آغاز می شود.
اختصاصی صبح رانکوه/ قاسم خوش سیما:
بدون شک مهمترین چالش اجتماعی حال حاضر در کشورمان، بستر فضای مجازی و انحصارا اپلیکیشن های رایج است که مانند بسیاری دیگر از موضوعات اجتماعی، تقریبا دست نخورده دست به حال خود رها شده و آگاهی های عمومی برخی مردم در مورد آنچه از همین خصوص در اطرافشان می گذرد اندک است.موضوع مهمی که مانند خیلی از بخش های دیگر، آمار و اطلاعات دقیقی وجود ندارد که بدانیم چند درصد از مردم کشورمان با آن مرتبطند بنابراین جا دارد آگاهی های استانداردی از سوی منابع قانونی همچنین روانشناسان،آسیب شناسان و دیگر نهادهای مرتبط جامعه به سمع و نظر مردم رسانده شود.
اما در بررسی آنچه در زیر پوست روابط فضای مجازی می گذرد شاهد آنیم بیشتر ماجرا عبارت از نوعی عقده گشایی برخی افراد نسبت به آن چیزی است که آن را ” آزادی ارتباطات ” می نامند. آزادی بنا بر تعریف ویترین جوامع ” غربی ” اما در بستر جامعه ” شرقی ” که مطالبات آن تنها در بخش روابط متقابل مابین غیر همجنسان دنبال می گردد و کمتر تلاشی برای تحقق سایر آزادی های اجتماعی انجام می شود. پیگیری مباحثی مانند استیفای قانونی حقوق شهروندی و مباحثی از این دست تا تلاشی هم برای ارتقای سطح اجتماعی شان داشته باشند.
اما عقده گشایی ارتباط که کاربران مورد نظر به سبب ساختار فرهنگی، خود را از نوع فیزیکال آن محروم می دانند در حالی با جوامع غربی مقایسه می شود که برخی هایشان از قوانین و عرف موجود در همان کشورها اطلاعات جامعه شناختی دقیق و حتی نسبی ندارند. در بررسی رفتار بعضی از این نوع کاربران به طور غیر مستقیم شاهد آنیم که احساس می کنند در جوامع آن طرف آبی، زندگی مردم عمدتا بر اساس روابط آزاد مبتنی بر فساد و فحشا حرکت می کند در حالیکه مطالعه نظام خانواده در آن گونه کشورها بیانگر آن است که آنان در برخی اوقات قانون و عرف سخت گیرانه تری نسبت به برخی جوامع شرقی دارند اما نقطه طلایی در این خصوص آن است که تعاریف اصولی مانند نجابت اجتماعی،روابط زن و مرد،روابط حرفه ای در محیط کار و حتی عفاف و حجاب در هرفرهنگی با فرهنگ دیگر متفاوت است و این امر کاملا طبیعی است که هر ملتی تعریف خاص خود را از روابط اجتماعی اش داشته باشد کما آنکه در همان کشورها نیز تعدادی قانون شکن و عرف شکن وجود دارند که آنها را فاسد می نامند.
در همین ارتباط و به طور مثال در بخش پوشش، جوامعی از جهان را شاهدیم که میزان پوشش زنان واستفاده از لوازم آرایش، درست برعکس فرهنگ ماست.جایی که آنها بر اساس تعاریف خود تمایلی بر پوشش سفت و سخت زنان جامعه شان ندارند حتی برخی کشورها آن را ارزش اجتماعی می دانند در حالیکه نگاه ما در این خصوص و زنان جامعه تقریبا بر عکس است و این را تفاوت فرهنگی و رفتاری می نامیم.
اما چگونگی درک تفاوت های فرهنگی بین ملل، منشاء بسیاری از اتفاقات در زیر پوست فضای مجازی است. جایی که بازی گردانان بین المللی به خوبی این پاشنه آشیل را می شناسند و با طراحی برنامه های نرم افزاری در فضای مجازی، کسانی را مقابل یکدیگر قرار دادند که با عدم آگاهی از ریشه های تمدنیک جامعه خود، به شدت دنبال متصل شدن به دنیای ظاهرا آزاد ارتباطات ارزان قیمتی هستند که به آسانی در اختیارشان قرار گرفته و عمری، تشنگی آن را تحمل کرده اند.
” نازخانم وارد تلگرام شد ”
این پیام گاه و بیگاهی است که همواره شاهدیم اطرافیانی از ما وارد جایی می شوند که شاید عده ای منتظرشان باشند. جایی که خرج همصحبتی با آنان تنها اشاره نک انگشتمان بر روی اسمشان است و نگاهی بر اثراتی که از خود در این فضا برجای گذاشته اند. عکس،پوشش، آرایش چهره،نوع علاقه مندی به افرادی که با آنان عکس گرفته اند،نوع علاقه مندی به رنگ گلهایی که در عکس هایشان قابل مشاهده است، مدل عینکی که استفاده می کنند، نوع خودرو، دیزاین منزل و شناخت سلایق، میزان پوشش، جملات مورد استفاده، تعداد عکس ها، میزان حرفه ای بودن و زاویه عکس هایی که انداخته اند، نوع علاقه مندی به فضاهایی که از آن یا با آن عکس دارند و هزار درد بی درمان دیگر از اطلاعات که به طور ناخواسته تنها با توجه به عکس هایشان قابل دریافت است و حال بماند افراد حرفه ای تر که قادرند با استفاده از هوش خود به اطلاعات درجات بالاتری از همین عکس ها و نوشته هایشان دست یابند و از آن بهره برداری های آتی را به عمل آورند.
اما فراهم آوردن چنین بستری برای مردم به ظاهر تشته آزادی اجتماعی، همان چیزی است که متخصصان این کار در کمپانی های مورد نظر به خوبی آن را درک و اطلاعات کاملی از بطن و متن جوامع هدف خود دارند.جایی که آنها به خوبی می دانند دوام و قوام هرجامعه ای به میزان پای بندی زنان آن جامعه به عنوان ” مام میهن خود ” از اصول و معیارهای همان جامعه است. فلسفه ای که به دقت روی آن کار می شود و دکترین سلطه گران جهانی بر این اساس اس
ت که در اکثر موارد، زمان توپ و تانک به سر آمده چون کشتن آدمها کشتن بازار مصرف آنان است بنابراین مردم کشورهای هدف باید باشند تا مصرف گرایی و بازار وارداتشان همواره رونق داشته باشد، امورات سلطه جویانه شان ارضا گردد و به خوبی می دانند این همان جایی است که برنامه های سلطه می بایست به طور ریشه ای اجرا گردد. جایی که به خوبی می دانند منشاء برنامه ریزی های جامعه از داخل خانواده هاست و عمود خیمه خانه ” مادر” است و البته با دادن آدرس اشتباه آن را به پدر نسبت داده اند تا گمراه شویم.مادری که نمی داند خدای ناکرده چنین جایی را آبهای گرم آزادی بداند چه بر او خواهد گذشت و در این مقال کوتاه قادر به پرداختن به آن نیستیم.
اما دقیقا در جایی که پدر سرزمین من – چه پدران امروز و چه پدران فردا – به مانند مادران امروز و فردا، اطلاعات آنچنانی از پشت پرده دریای خاموش آزادی – به زعم خود – ندارند حراج اطلاعاتی رخ می دهد که جزر و مد ظاهرا آرام آن، در حقیقت شمارش معکوس و ناقوس فروپاشی شان را به صدا در می آورد.جایی که برخی افراد نمی دانند که در صحنه اجتماعی ” انسان با اطلاعات خود زنده است، نه به شکم پر و لباس زیبا ” اما متاسفانه شاهد آنیم افرادی از هر دو طبقه مادران و پدران امروز و آنهایی که قرار است فردا عمودهای جامعه شوند با حراج اطلاعات خود برای طیف وسیعی از افکار عمومی جامعه، ارزانی نگران کننده ای را به وجود خود می بخشند و چنان شیشه ی شفافی می شوند که بود و نبودشان حس نمی گردد و از ارزش خواهند افتاد. به عبارتی ارزش اطلاعاتی هر انسان به اندازه ای است که قوام شخصیت او را تعیین می کند و با ولنگاری ارتباطات مجازی در هر دوجنس، این تراکم سست شده و ترک های آن به دیوارهایی خواهد رسید که آن را خانواده می نامیم. ترک هایی از فضای مجازی که ممکن است این سهم به فضای واقعی کشیده شود و آن همان جایی است که رسوخش مد نظر سلطه گران اجتماعی جهان است.
اما اکنون در مرحله فاز نخست نشانه گیری برای فروپاشی نهاد خانواده ایم که مادران و پداران امروز و فردا در سیبل توجهات قرار دارند اما فاز دوم، قطعا با تلگرام و اینستاگرام نخواهد بود بلکه نسل جدیدتری از ابزار هویت سازی جعلی و حیا زدایی اجتماعی به بازار خواهد آمد که فعلا اسم آن مهم نیست بلکه مهم پیگیری هدف سلطه یعنی تشکیل بازارهای جدید مصرف است تا با تجزیه و تحلیل منابع این گونه کشورها، انواع ایدئولوژی های نظام سلطه همچنان جاویدان بماند.
بدون شک در این مقاله نیز نتوانستیم به تمامی ابعاد مهمترین چالش اجتماعی این روزهای ایران زمین بپردازیم اما امیدواریم دیگر همکاران رسانه مانند رسانه ملی و فعالان حوزه های آسیب شناسی اجتماعی، بیش از پیش ابعاد پیدا و پنهان مکتب نوین ” پی وی ” را برای جامعه تبیین نمایند و پدران و مادرا فردا نیز بدانند آنان بیشتر از مابقی گروههای اجتماعی در معرض خطرند چون آنان همان هایی هستند که قرار است با ” اصلاح سبک زندگی ” فردای این مملکت را بسازند در غیر این صورت چنانچه شصت دولت نیز عوض شود ولنگاری فرهنگی و اجتماعیمان وخیم تر نیز خواهد شد.