به بهانه روز جهانی کارگر/ نگاهی به وضعیت کارگران درگیلان

یازدهم اردیبهشت (اول ماه مه) روزجهانی کارگر نام دارد که یادمان شورش کارگران آمریکایی به‌سال ۱۸۸۶ در شیکاگو است و هر سال در بسیاری از کشورهای توسط کارگران و سندیکاها و تشکل‌های کارگری گرامی داشته می‌شود.

 
پایگاه خبری  تحلیلی صبح رانکوه: ، بنا بر آمار رسمی روابط عمومی اداره کل کار و امور اجتماعی گیلان، در گیلان تاکنون ۲۳۰ هزار کارگر بیمه شده وجود دارد که در سه هزار و ۸۰۰ واحد صنعتی کوچک و بزرگ و معادن گوناگون استان گیلان مشغول به کار هستند؛ با احتساب خانواده‌هایشان، حدود ۴۶ درصد از جمعیت گیلان را تشکیل می‌دهند. البته با توجه به کار فصلی کشاورزی که عملاً در شش ماه از سال انجام می‌گیرد و در شش ماهه‌ی دوم سال کشاورزها نیز به کارگران فصلی و روزمزد ـ اغلب ـ ساختمانی تبدیل می‌شوند که در بهترین حالت چهار هزار نفر از آن‌ها نیز تحت پوشش قرار دارند. و اگر به این‌ها اضافه کنید خیل عظیم کارگران قرارداد موقت یا توافقی و فصلی که از شمول قانون کار خارج و طبعاً در این آمار جایی ندارند، تعداد کارگران گیلان بسیار بیشتر از این آمار که از بیمه شده‌گان به دست آمده است. و اگر کارگرهایی که از استان‌های مجاور هم برای کار به گیلان می‌آیند به این رقم اضافه کنیم، آمار ارائه شده توسط اداره‌ی کار استان ناچیز و ناقص‌تر می‌نماید. و دست کم می‌توان بیش از نیمی از جمعیت استان گیلان را کارگران و خانواده‌های آنان برشمرد که متاسفانه از شمول قانون کار و حمایت دولت و حتا حداقل دستمزد هم محرومند. نگاهی به آمار اشتغال در سه دهه‌ی گذشته در استان گیلان بیان‌گر عمق فاجعه خواهد بود.
در سال جدید با افزایش ۱۷ درصدی دستمزد برای همه سطوح کارگری حداقل دستمزد کارگری ۷۱۲ هزار و ۴۲۵تومان تعیین شد. رقمی که با توجه به نرخ رسمی تورم ۲۲ درصدی، نشان می‌دهد که خانواده‌ی کارگری با حقوق و دستمزد فعلی قادر به امرار معاش نیست. چرا که سبد هزینه‌های یک خانوار کارگری در نیمه‌ی نخست سال گذشته، حداقل دو میلیون و دویست هزار تومان اعلام شده بود.
با حسابی ساده می‌توان دریافت که بیش از نیمی از جمعیت استان گیلان (صیادان و کشاورزان و شاغلین صنایع دستی که اغلب از زنان هستند را هم اگر با بی‌تفاوتی ـ خاص مسؤلین ـ درنظر نگیریم) با فقر مطلق و عدم توانایی اقتصادی برای اداره‌ی خانواده‌ی خود مواجهند. که با آمار عضو گیلک مجلس شورای اسلامی که از زندگی ۲۵۰هزار نفر از گیلانی‌ها زیر خط فقر سخن گفته تقریباً برابر است. این موضوع از مهمترین علل گسترش فساد و اعتیاد و گسست خانواده‌ها در گیلان است.
این شرایط دشوار گریبان‌گیر بسیاری از کارگران از جمله کارگران استان گیلان شده است، همزمان با راه افتادن موج خصوصی سازی در دولت قبلی، بسیاری از کارخانجات گیلان بدون بررسی اصولی و نظارت دقیق به بخش‌های خصوصی (افرادی با وابستگی‌های ویژه‌ی امنیتی ـ نظامی) واگذار شدند که در ‌‌نهایت به بیکاری بسیاری از این کارگران و از مدار تولید خارج شدن بسیاری از کارخانه‌های مهم و با سابقه‌ی استان منجر شد.
وضعیت کارخانه‌جات و صنایع استان هم با بحران روزافزون مواجه و صنایع به دلیل بدهی‌های معوق توان رشد و گسترش ندارند و همین تعداد کارگران را نیز به بهانه‌های مختلف اخراج کرده و هرروزه در استان شاهد گردهم‌آیی و اعتراضات کارگری هستیم. در حالی که این اعتراضات کارگران و شاغلین است و در کنار این‌ها همواره اشتغال و بحران بی‌کاری مهم‌ترین معضل استان گیلان بوده و هست.
پیش‌تر گفته شده بود که استان گیلان تقریباً بیشترین آمار بیکاری پنهان و آشکار را در سطح کشور دارد و این مسئله پذیرفتنی نیست که استانی با این همه امکانات بالقوه و نیروی انسانی ماهر و توانایی صنعتی، کشاورزی و بازرگانی ـ که در کنار گردشگری می‌تواند گیلان را که یک نقطه‌ی استراتژیک در منطقه است، به قطب تولید و اشتغالزایی تبدیل کند ـ به دلیل مدیریت بی کفایت و تحمیلی و غیر منتخب و رانت‌خواری و انواع مشگلاتی که بر مردم این استان تحمیل شده، عقب مانده و عقیم است.
توجه به حقوق کارگران یعنی توجه به حقوق اکثریت جامعه. این نیروی کار کارگران است که چرخ صنعت و تولید را می‌چرخاند و حلال مشگلات مردم خواهد شد. تنها راه حفظ و حمایت از حقوق کارگران ایجاد تشکل‌ها و سندیکاهای آزاد و منتخب کارگری است که از حیطه‌ی نفوذ عناصر سودجو و وابسته به سرمایه‌داری دولتی کنونی دور و مجزا باشند. اداره‌ی کارخانه‌ها، دستمزد و شرایط کار را باید خود کارگران معین و اجرا کنند، نه مدیران پشت میز نشین، بی خبر و بی ثمر کنونی. اگر کاری از دست دولت و مدیرانش بر می‌آمد، اکنون با چنین بحرانی مواجه نمی‌شدیم.

جدول کامل شده‌ی بسته‌ی دستمزد ۱۳۹۴ کارگران (ارقام به تومان)

حداقل دستمزد ماهیانه ۷۱۲۴۲۵
حق مسکن ماهیانه ۴۰۰۰۰
حق بن نقدی (خواروبار) ۱۱۰۰۰۰
حق اولاد- یک فرزند ۷۱۲۴۱
حق اولاد- دو فرزند ۱۴۲۴۸۲
حق سنوات روزانه ۱۰۰۰
حداقل مزد روزانه ۲۳۷۴۷
مجموع دریافتی افراد مجرد ۸۹۲۴۳۰
مجموع دریافتی افراد متاهل با یک فرزند ۹۶۳۶۷۱
مجموع دریافتی افراد متاهل با دو فرزند ۱۰۳۴۹۱۲

اگرچه برای اثبات عدم تعادل هزینه و مخارج یک خانواده‌‌ی مزدبگیر از طبقه‌ی زحمت‌کشان جامعه، با مخارج روزانه، نیازی به مقایسه‌ی دقیق آمار و ارقام نیست و حتماً شما خواننده‌ی این یادداشت نیز هر روز با گران شدن روزانه‌ی نرخ معمولی‌ترین مایحتاج ضروری و حیاتی خود در نزدیک‌ترین دکّان سر خیابان مواجهید. واضح است که بیکاری و عدم رسیدگی و دستمزد متناسب و درشـأن طبقه‌ی کارگر و زحمت‌کش جامعه آنان را بیشتر از سایر اقشار اجتماع زیر فشار و تحت تاثیر قرار داده است.
چه تعداد خانواده‌ی کارگر بیمه نشده‌ای با ازکارافتادگی سرپرست خانوار در حسرت نوشیدن یک لیوان شیر هستند؟ چه تعداد با گران شدن نان و لبنیات، از ساده‌ترین خوراک نیز محرومند؟ این پرسش‌ها و ده‌ها نمونه‌ی مانند این‌ها از آن جهت بیان نمی‌شود که احساس ترحمی برانگیزد. حقیقتی است قابل بیان و نقد.
اینک که در آستانه‌ی روز جهانی کارگر قرار داریم، زمان آن است که نگاهی دقیق‌تر و راه‌کاری مناسب برای این معضلات بنیادین اندیشید، اگرنه کارگران نیازی به ترحم ندارند و این مضحکه‌‌ی مانورهای ضد شورش در رشت، طهران و… است که رقّت انگیز و شایسته‌ی ترحم و تحقیرند.
از شورش گرسنه‌گان می‌هراسند، آری از قیام کارگران می‌هراسند، آن‌روز که دست اتحاد گارگران، مشت شود، کابوس‌شان است… آن روز که تنها راه رهایی، قیام کارگران و زحمت‌کشان برای ستاندن حقوق‌شان از دست استبداد است. روز جهانی کارگر گرامی باد…/ گیلان نو

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *