تردمیل… در غروب یک روز دلنشین اردیبهشتی، مه غلیظ، چون اژدهایی غولپیکر از دره بالا میآید و بر سر راهش هرچه را که مییابد، یکی پس از دیگری خشمگنانه میبلعد تا چیزی از دهکده باقی نگذارد: خانهها را با ساکنانش، باغها را با جانداران و درختان گردوی سر به فلک