بیکاری جوانان و وعده ها

به تازگی استاندارد گیلان در وعده هایی امیدوار کننده اعلام کرد: با استفاده از فضای جدید در کشور، مصمم به قرار گرفتن جزواستان های برتر کشور در زمینه ی ایجاد اشتغال هستیم و برای نیل به این مهم ،برنامه ریزی می کنیم .با این وعده هایی از این دست سال هاست جوانان و به خصوص قشر تحصیلکرده آشناهستند.

 

 

پایگاه خبری صبح رانکوه- رضا سیف پور: اگر چه بر اساس آمارها به نظر می رسد نرخ بیکاری گیلان در فصل بهار امسال به 10 درصد رسید و برای نخستین بار،از میانگین نرخ بیکاری کشور ،کمتر شد،این پرسش هنوز وجود دارد که «فضای جدید» مورد نیاز دولتمردان ،تا چه میزان می تواند در حل مشکلات «اشتغال» جوانان موثر باشد؟

تغییر وضع موجود یا به عبارتی بر چیده شدن تحریم ها وایجاد ثبات در حوزۀ سرمایه گذاری ،فرصت مهمی در رفع مشکلات از جمله بیکاری است و باید از آن استفاده کرد.اما اگر قصد «برنامه ریزی»اصولی و زیر بنایی داریم،یعنی آنچه استاندارد بر آن تاکید دارد ، فارغ از دسته بندی های سیاسی ، باید پذیرفت ریشۀ بیکاری در کشور چیزی فراتر از تحریم ها بود.

در گذشته زیر بنای اقتصاد کشور آسیب دید.رانت خواری ، فساد مالی و مشکلات مدیریتی باعث کاهش انگیزه های تولید و اشتغال در جامعه شد.جامعه نیز به باز تعریف مفاهیم اولیه در حوزه کسب و کار داردتا از دوران «واسطه گری»و ئسود جویی های افراطی فاصله بگیرد.

در حال حاضر نظام بوروکراتیک و ساختار اداری کشور چندان قانون پذیر نیست و باید در فکر تدوین قوانین جدید اداری در کنار بازرسی و نظارت جدی باشیم .در این صورت،کار به کاردان سپرده می شود و آرامش بر فضای کسب و کار حاکم می شود .از طرف دیگر نباید فراموش کنیم که آمارهای روشنی درباره بیکاری وجود ندارد .در حال حاضر نرخ بیکاری در کشور، میان 10تا 13 درصد در نوسان است و این رقمی است که مرکز آمار بنا بر تعریف جدید جهانی ارائه می کند.

رقم بیکاری بنابرتعاریف اقتصاددانان یعنی با احتساب کسانی که نقش و سهمی در «تولید ناخالص داخلی»ندارند،بالاتر است و اگر عواملی مانند بهره وری را در این شاخص ها وارد کنیم ،نرخ بیکاری به 40تا 50درصد هم میرسد.از نظر اقتصادی میان 40تا 50 درصد نیروی کار ایران نقشی جدی در تولید ثروت ندارد.لذا اگر صرفاً به آمار ها توجه کنیم در برنامه ریزی ها دچار مشکل می شویم.در سال های اخیر تعداد کسانی که برای ورود به بازار کار آماده هستند،کاهش یافته اند و به دلایلی همچون تحصیل در دانشگاه های کوچک و بزرگ ، بازنشستگی و رشد نزولی جمعیت ،از چرخۀ فعالیت اقتصادی خارج شده اند .یعنی برخی دولتمردان در گذشته تلاش کرده اند صورت مساًله را پاک کنند .

هنوز تفاوت میان «شغل» و «کسب»به طور شفاف برای جوانان تبین نشده و هیچ نهاد مسئولیتی با صراحت و صداقت به جوانان و خانواده ها نگفته که برای دولت امکان ایجاد شغل به حد کافی وجود ندارد و آنان باید به فکر ایجاد کسب باشند. به زبان ساده تر دیگر دولت نمی تواند به تنهایی متولی اشتغال باشد.این موضوع شجاعت و عزم جدی فارغ از مصلحت اندیشی های جناحی را می طلبد. پس از آن نوبت به نظام های آموزشی ما از مدرسه تا دانشگاه و مهم تر از همه خانواده می رسد.

کانون های آموزشی باید جوانان را از سنین پایین با این حقیقت آشنا و آنان را برای ایجاد «کسب و کار»آماده کنند در غیر این صورت بار «تکفل»همچنان در جامعۀ ما بالاتر می رود و چرخۀ اقتصاد و توسعه کند تر خواهد چرخید./ همشهری

 

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *