اختصاصی/ صبح رانکوه- طاهره تراضی: سرزمین گیلان در ایران، ازنظر وفور بقاع متبرک نادراست. برخی از این بناها به علل گوناگون؛شرایط آبوهوایی،زلزله،آتشسوزی و نیزعلل سیاسی و اجتماعی بارها تخریب و تجدید بنا شدند. برخی در این تجدیدبنا و نوسازی شکل اصلی و قدیمی خود را ازدست دادهاند و به همین خاطر چگونگی معماری گذشتهشان برماروشن نیست.
- معماری بقاع متبرکه شرق گیلان
سرزمین گیلان در ایران، ازنظر وفور بقاع متبرک نادراست. برخی از این بناها به علل گوناگون؛شرایط آبوهوایی،زلزله،آتشسوزی و نیزعلل سیاسی و اجتماعی بارها تخریب و تجدید بنا شدند. برخی در این تجدیدبنا و نوسازی شکل اصلی و قدیمی خود را ازدست دادهاند و به همین خاطر چگونگی معماری گذشتهشان برماروشن نیست. شیوه معماری بقاع گیلان کمتر به شیوه معماری اماکن مقدس در سایرنقاط ایران شبیه است. این بناها در گیلان به لحاظ شکل ظاهری و مصالح ساختمانی با بناهای اطراف خود تفاوت چشمگیری ندارند و در واقع فرم و شیوه معماری مسکونی را بهعاریت گرفتهاند. همان ایوانها،سقفها و تناسبها. تفاوت، تنها در تزیینات این بناهاست. سازهای متشکل از ستونها و تیرهایچوبی که در مواردی در محل اتصال سرستونها تراش تزیینی نیز دارد. دیوارها با گل و چوب و یا خشت ساخته شدهاند و معمولا از چندضلع تشکیل میشوند. سقف گنبدی و پوشش شیبدار روی آن مشابه معماری مساکن بومی است. ایوانها دارای ستونهای چهارسو با سرستونهای تراش- بهنام «کولگ»-است. لبه ایوانها از تکائیل تختهای درست شده که به آن «صراحی» میگویند. سقف اغلبشان واشانکشی و پلکوبی شدهاند و پوشش سقف در جلگه اکثرا سفال و در نواحی کوهستانی ورقهای نازک چوب(لت) میباشد(تصویرشماره1).
در طراحی داخلی برخی از آنها، تاقنماهایی وجود دارد که میان هریک از این اضلاع، تاقچهای بنا کردهاندکه جای نگهداری کتاب و جزوات مقدس است. در بقاع متبرکه، اغلب صندوقی قبر را میپوشاند. این صندوقها در گذشته چوبی بودهاند و در بدنه آنها نقوشی دیده میشد،تصاویری از فرشتگان و صحنههایی از وقایع کربلا و یا منظرهای از معراج حضرت رسول اکرم(ص)(تصویرشماره2). متأسفانه بسیاری از این آثار که غیراز جایگاه مذهبی، از ارزش هنری نیز برخوردار بودهاند، از صحن بقا دور شدهاند.
- نقاشی دیواری بقاع متبرکه شرق گیلان
در گیلان بسیاری از اماکن مذهبی دارای نقاشیهای دیواری بودهاند. این نقاشیها حاکی مصائب وارده به بر حسینبنعلی(ع) و اهلبیت در روز عاشورا هستند. متأسفانه، اینک براثر رطوبت و نم، گچ دیوارهای منقش فروریخته ودیوار بینقش بهجا مانده است. در مواردی برای بازسازی و تزیین دیوارها، رنگ سفید صافی را برروی دیوارهای پرنقش کشیدهاند و این آثار را مدفون کردهاند. نقاشان بقاع، در همه حال پاکان را عین پاکی و پلیدان را درعین پلیدی به تصویر کشیدند. هر بیننده عادی با نگاهی گذرا براین دیوارنگارهها، خصوصا به واسطه رنگ تیره چهرهها، بهراحتی پاکان را از ناپاکان، باز میشناسد. دشمنان، بارنگ تیره صورت، یا حالتی که ایجاد وحشت میکند به تصویر کشیده شدهاند(تصویرشماره3). حتی در مواردی برای تضعیف و نابهکارنشان دادن دشمن، اسب وی نیز از نژاد پست به تصویر درآمدهاست.
اما چرا این تصاویر بر دیوار بقاع نقاشی شده اند؟
از گذشته در گیلان، دیوارهای داخلی و خارجی بقاع را با نقوش تزیینی میآراستند. این دسته از نقوش تزیینی، پدیدههای اولیهی دیوارنگارههای بقاعاند. تصاویر بقاع گیلان، با شخصی که در آن مدفون است رابطهای ندارد. نیز رابطهای بین نقاشیها، معماری و ساخت بنای بقعه وجود ندارد. وجود تصاویر مشترک در بقاع مختلف گویای این اصل است. تصاویر برحسب ضرورت بر دیوارهای این اماکن به نقش درآمده است. نقاش به میل و خواست خود، گاه تمام بنا و گاه قسمتی از آن را نقاشی کردهاست. آتچه برای نقاش از همه مهمتر به نظر میرسد یافتن جایی در دیوار است که دید بیشتری داشته باشد. با این همه،نقاش، به نقاشی دیوارهای بیرونی و درونی بقاع مبادرت ورزیده، و هیچ قیدوبندی را در اندازه کار خود نپذیرفته است.
- بررسی بقعه آقاسیدنصیربن امام موسی الکاظم علیه السلام در روستای چلارس شهر املش
روستای چلارس در نزدیکی شهراملش؛ دارای یکی از این نوع بقاع میباشد که طی سالهای اخیر با وجود تغییراتی که در ساختار معماری آن شکل گرفته اما هنوز نسبت به سایر بقاع این منطقه آثار بسیار ارزشمندی را دارا میباشد. دکتر ستوده در کتاب ازآستارا تا استارباد، ج2،از وجود 42 بقعه در منطقه شرق گیلان(بیه پیش) صحبت میکنند که دارای نقاشی دیواری میباشند. اما امروزه تعدادبسیار اندکی از آنها باقی مانده که از نمونههای بسیار شاخص این محدوده میتوان به بقعه چلارس اشاره نمود.
بنابرمشاهدات ایشان این بقعه اینچنین توصیف شدهاست: بنای اصلی بقعه مربع و به ابعاد 430 سانتیمتر است. صندوقی مشبک چوبین به دازای 200 و پهنای 90 و بلندی 100 سانتیمتر دروسط بناست. سه طرف بقعه ایوان دارد. پهنای ایوانجنوبی 180 و ایوان شرقی 190 و ایوان شمالی 220 سانتیمتر است. ایوانها دارای ستون و ستونها دارای سرستون است. سهدر ورودی بقعه در این ایوانهاست. در ایوان شرقی مشبک و درهای ایوانهای جنوبی و شمالی تختهایست(تصاویرشماره4و5) .
جلوی ایوانها لتازه چوبین است. لبه بام سه پشته و سراسر بام بنا، سفالسراست(تصویرشماره6).
برجداردیوارداخلی و طاقچههای بقعه مجالسی از نقاشیهای مذهبی به شرح زیراست:
تمثال پیغمبردرحال معراج(تصویرشماره7)- ضامنآهو که بر شتر سوار است(تصویرشماره8)- امام موسیالکاظم در زندان(تصویرشماره9)- امام حسین با حضرت علیاصغر در بغل او در صحرای کربلا(تصویرشماره10)- گودال قتلگاه و اجساد شهدای کربلا- حضرت زینب و سه تن از زنان که بر شتر سوارند و به شام میروند(تصویرشماره11)- طفلان مسلم و حارث و حضرت امام حسن و امام حسین در دامان پیغمبر که هردو طرف این تمثال دو آهو رسم شدهاست که به دو درخت بستهاند.
دردرگاه سمت چپ دیوارشمالی گلدانی کشیده شده که دوپرنده دوطرف آن است. در ایوانها نیز مجالسی از این قبیل است: قیام مختار(تصویر12)-منظره جهنم- جنگ حضرت قاسم باازرق شامی(تصویر13)- تمثال حضرت عباس(تصویر14) و حضرت علی اکبرتصویر15.
این مجالس اشعاری از هفتبند محتشم کاشانیاست. در میان این ابیات تاریخ 1342 قمری به چشم میخورد. دوعلم نسبتا قدیمی مفرغی در این بقعه بود که بریکی «الله محمد علی مدد» و بردیگری «نصرمنالله و فتحقریب» مشبککاری شدهبود.
بنای بقعه در میان درختان للیکی،خوج، ون، آزاد، کوسه، بید، کهل، لی و یک اصله درخت کیش کهنسال است. اطراف بقعه کشتزارهای برنج است.
باتوجه به توضیحات مذکور طی دهههای اخیر(حدود 4دهه از بازدید دکتر ستوده میگذرد) تغییرات زیر دربنا ایجاد شده که بیشتر تغییراتی در کالبد معماری بنا میباشد که به شرح زیراست:
در گذشته در سه طرف بقعه ایوان داشته(فضای نیمهباز) که امروزه تمامی آنها(ایوانها) با مصالح جدید پرشده و تبدیل به یک فضای کاملا بسته شدهاند و تزییناتی که به صورت شیرسر در سرستونهای ایوان و سقف سهپشته بقعه وجود داشت؛ امروزه دیگر شاهد آن نیستیم. همچنین مطابق نوشتهای در داخل بقعه در تاریخ بیستوهشتم تیرماه 1376 بازسازی و مرمت گردیده و حقالزحمه آن صرف مخارج بقعه متبرکه شده است.
نتیجه گیری
باتوجه به اینکه شاهد آسیبهای عمده در معماری و نقاشیهای این نوع بقاع چه از طرف عوامل انسانی و عوامل طبیعی(مانند رطوبت) میباشیم؛ لذا حفظ و نگهداری آنها اهمیت بسیاربالایی دارد. تعدادتصاویر به جای مانده از گذشته امروزه زیادنیستند و اگر آنها هم از بین بروند دیگر چیزی از فرهنگ تصویری دیواربقاع بهجای نخواهد ماند. مستندنگاریها(کتاب وعکس و…) نمیتواند جای حضور در مقابل تصاویر بقاع را بگیرند. لذا همه افراد دستاندرکار(مسئولان میراث فرهنگی،اداره اوقاف، هیئت امنای مساجد و متولی بقاع) باید در حفظ این میراث ارزشمند سهیم باشند.
منبع تصاویر:
- سایت www.gilanchto.ir : (تصویرشماره1)
- کتاب از آستاراتااستارباد دکترستوده جلد2 : (تصویر شماره6)
- نگارنده : (سایرتصاویر)
منابع :
- پاکباز،رویین؛1384، نقاشی ایران،انتشارات زرین و سیمین،تهران.
- ستوده،منوچهر؛1351، از آستارا تا استارباد، وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی،تهران.
- عقابی، محمدمهدی؛1387، بناهای آرامگاهی، انتشارات حوزه هنری،تهران.
- محمودینژاد،احمد؛ 1388، نقاشیهای دیواری بقعههای گیلان، انتشارات فرهنگ ایلیا،رشت.