گفتوگو با قاسم رضائیان
صبح رانکوه/ نائب رئیس انجمن صنفی کارخانجات چای شمال آغازگر فاجعه چای داخلی را سازمان چای دهه 70 و سیاست غلط دولتهای ششم و هفتم دانست و گفت: نابودی چای داخلی به حدی رسید که چای هند و سیلان آلوده به سم دِدِت باید مصرف کنیم.
چای محصولی استراتژیک است که هماکنون 60 هزار خانوار ایرانی از آن ارتزاق میکنند و حدود 34 هزار هکتار از باغهای شمال کشور که 92 درصد آن در گیلان و 8 درصد در مازندران است نیز زیر کشت چای قرار دارد. 105 سال از عمر چای ایرانی میگذرد؛ عمری که مردم به امید آن، باغهای شمال را آباد کردند، اما نتیجه این شد که اکنون خانوادههای شمالی چای تولیدی خود را دم نمیکنند. در حال حاضر هر ایرانی بهطور متوسط در سال بین 1.3 تا 1.5 کیلوگرم چای مصرف میکند که با درنظر گرفتن جمعیت کل کشور، مصرف سالانه به رقم 130 هزار تن میرسد.
با نائب رئیس انجمن صنفی کارخانجات چای شمال که به گفتوگو نشستم، او این گپ و گفت را دردنامه میداند تا مصاحبه؛ دردی که نیشتر آن در دهه 70 بر پیکر تکتک چایکاران کشور خورد. قاسم رضائیان اینها را که میگوید، آه میکشد؛ آه برای دنیای این روزهای چای کشور که شایسته چنین سرنوشتی نیست. رضائیان از مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، بهویژه نمایندگان استانهای شمالی گله میکند که چرا هیچ زمان آمار واقعی را اعلام نمیکنند و بهدنبال عوامفریبی هستند. مشروح این پرسش و پاسخ خبرگزاری تسنیم را در ادامه میخوانید./ دانش پورشفیعی/
• گفته میشود بوته چای بهدلیل دارا بودن کافئین از هرگونه گزند و آفتی در امان است، پس نمیتوان گفت که چای محصولی ارگانیک است. نظر شما در اینباره چیست؟
در نگاه عام شاید اینگونه باشد، اما بهتر است در اینجا چای ایرانی را با چای وارداتی، بهخصوص سیلانی و هندی مقایسه کنیم.
• چطور؟
یکی از موضوعاتی که چای ایران را از چای دنیا، بهویژه سیلان و هندوستان که زیر خط استوا هستند، متمایز میکند، دو موضوع مهم است؛ یکی سوزش گرما در تابستان و دیگری سوزش سرما در زمستان. اینها باعث شده تا چای ایران متمایز و ارگانیک شود. بوتههای چای ایران بهدلیل شرایط آب و هوایی 6 ماه خواب دارند. اما در سیلان و هند، بوتههای چای 12 ماه سال کار میکنند و حالت گلخانهای پیدا کرده است. هوا در آنجا همیشه مرطوب است. بنده چندین بار از مزارع چای، کارخانجات فرآوری و بستهبندی آنها بازدید کردهام. در آنجا چون بوتههای چای حالت گلخانهای پیدا کرده، باید بوتهها را تقویت کنند، به همین دلیل از کود و سم فراوان استفاده میکنند. نکته دیگر اینکه، آنقدر رطوبت در این مزارع زیاد است که دائم حشرات زیادی دارد و حتی برای برداشت برگ سبز هم از سم دِدِت استفاده میکنند. چون حشرات زیادند و اجازه نمیدهند کارگران برگهای چای را بچینند، برای همین سم میزنند تا حشرات را از بین ببرند.
• شما میگویید سم دِدِت و میدانید که اثرات این سم تا مدتها در گیاه باقی میماند. این یعنی هشدار به مصرفکنندگان چای خارجی.
من چندین بار از مزارع چای، کارخانجات فرآوری و بستهبندی آنها بازدید کردهام و اینها را که میگویم از نزدیک دیدهام بیواسطه. کشاورزان سیلانی برای تقویت بوتهها و برگ سبز چای از انواع و اقسام کودها استفاده کنند. ذات چای سیلان مشکلدار است، اما چای ایران مشکلدار نیست. چایهای سیلانی در دوران جنگ تحمیلی و در زمان صدام در بصره بستهبندی میشد و وارد ایران میشد، زمانی هم در کلمبو ﴿پایتخت تجاری کشور سیلان﴾، اما چندین سال است که این چایها در بندر جبل علی در امارات متحده عربی بستهبندی میشود. اکنون بازرگانان ایرانی و خارجی انواع چایهای ضعیف دنیا را خریداری و در این بندر اختلاط و بستهبندی میکنند. جالب است بدانید که ارتباط تجار و بازرگانان چای ایران، خصوصاً قدیمیها با تولیدکنندگان چای سیلان بیشتر است تا با چایکاران ایرانی. هر سال هم نمایشگاهی توسط تجار چای ایرانی در تهران برگزار میشود و در آن، تجار سیلان و هند، چایهای خود را به نمایش میگذارند، اما تولیدکنندگان ایرانی در این نمایشگاه حضور ندارند. تمام هم و غم این نمایشگاه این است که آنها را معرفی کنند.
• آماری از میزان مصرف چای در کشور وجود دارد؟
کشور ایران با حدود 76 میلیون نفر جمعیت و مصرف سرانه 1.3 کیلوگرم برای هر نفر، مصرف سالانه آن به حدود 130 هزار تن میرسد. یک زمانی تولید چای ایران به 70 هزار تن در سال رسید، اما چنان بلایی بر سر چای آوردند که روی چای خارجی سرمایهگذاری کردند، اما تا سالهای 1367 و 1368 این جرأت و روحیه را برای تخریب چای نداشتند. بنابراین تولید چای داخلی هیچ وقت تکافوی مصرف داخلی را نمیکرده است و همیشه نیاز به واردات داشتیم، اما به چه ترتیب؟
• به چه ترتیب؟
تا سالهای 1367 و 1368 بنا اینگونه بود که مثلاً تولید 60 هزار تن بود و مصرف 90 هزار تن؛ پس نیازمندی واردات روشن بود که اینقدر باید وارد کنیم و به همان اندازه وارد میکردند و واردات کنترل شده بود. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و گمرک هم کنترل میکردند.
• نوع خاصی از چای وارد میشد؟
نوعی از چای را وارد میکردند که قابل اختلاط با چای ایرانی باشد. تا دهه 70 ذائقه ایرانی با چای خارجی سازگار نبود. سازمان چای در آن زمان وضع خوبی داشت و در حد یک وزارتخانه عمل میکرد. کارخانهدار موظف بود میزان برداشت برگ سبز را هر 15 روز یک بار به سازمان چای اعلام کند، چون دولت بهای خرید را بلافاصله تسویه میکرد. بهای هر کیلوگرم برگ سبز در سال 1362 برابر با 22 ریال، بهای هر کیلوگرم برنج 20 ریال، هر کیلوگرم گوشت 60 ریال و یک کیلوگرم چای خشک هم 24 تومان بود. یعنی کشاورز میتوانست با فروش یک کیلوگرم چای، 4 کیلوگرم گوشت بخرد. اما در سال 1391 متوسط خرید یک کیلوگرم برگ سبز چای 550 تا 600 تومان بود. حالا چرا بازار چای داخلی را از دست دادیم؟
• آقای رضائیان! شما هم میپرسید، هم پاسخ میدهید؟
ببینید آقای پورشفیعی! این درد 20 ساله است که بر گرده چایکاران سنگینی میکند. همه از این بارِ مانده، خسته شدهایم.
• حق با شماست. درباره از دست دادن بازار میگفتید.
بله، ببینید! تا سالهای 1367 که جنگ بود، کشاورز بابت فروش برگ سبز مشکل نداشت. در دهه 60، سالانه 5 تا 10 هزار تن افزایش تولید چای داشتیم. آن زمان واردات، مطالعه شده صورت میگرفت و اگر هم چای داخلی را با چای خارجی اختلاط نمیکردند، مصرفکننده داخلی رغبتی به مصرف چای خارجی نداشت. اما پس از جنگ، حمایت از چای داخلی لغو شد و هر سال میزان واردات افزایش پیدا کرد، در نتیجه چای داخلی در انبارها ماند. فاجعه از دهه 70 آغاز شد. در سال 1377، سازمان چای که تا قبل از آن به دولت کمک نقدی هم میکرد و بهای برگ سبز را نقد میداد (البته ضعیف کردن سازمان از سالهای 1372 و 1373 آغاز شده بود)، در سال 1377 با 110 هزار تن چای موجود داخلی در انبارها روبهرو شد.
• واقعاً؟
سازمان چای بهجای اینکه چای خریداری شده را با وارداتیها اختلاط کند، چای خارجی را بدون اختلاط و بهصورت صددرصد داخلی میفروخت. سازمان چای بهتنهایی بازار فروش چای داخلی (بخوانید خارجی) را در ایران راه انداخت و چای داخلی را انبار کرد؛ در نتیجه ذائقه مردم تغییر کرد. درنهایت سازمان چای 78 میلیارد تومان به بانک ملت بدهکار شد و دیگر توان خرید برگ سبز را نداشت. بهای خرید تضمینی برگ سبز هر سال هم در سال بعد پرداخت میشد.
• نتیجه چه شد؟
در 28 اسفند سال 1378 در جلسه شورای اقتصاد دولت به ریاست حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی ـ رئیس جمهوری وقت ـ من هم بودم. در این جلسه تصویب شد اصلاح ساختار چای صورت گیرد و چای را به بخش خصوصی واگذار کنند. اما آن بندهایی از مصوبه که به کارخانهدار و کشاورز مربوط بود، اجرا شد، ولی بندهای مربوط به دولت و بازار اجرا نشد و دولت وقت همکاری نکرد.
• تکلیف سازمان چای چه شد؟
دولت در 50 سال حاکمیت خود بر چای با توجه به استفاده از ارز 7 تومانی و استفاده از تعرفه واردات در طول سالهای 1379 تا 1383 کار را به بخش خصوصی واگذار کرد، اما تمام امکانات را از بخش خصوصی گرفت. پس از اصلاح ساختار چای، ارز 7 تومانی، یارانه و تعرفه واردات را از بخش خصوصی گرفتند و از آن طرف پرداخت بهای برگ سبز را به گردن کارخانجات انداختند تا آنها مجبور باشند از بانک وام بگیرند، آنهم با سود تا 54 درصد و بابت همین چند سال، 214 میلیارد تومان بابت اصل پول به سیستم بانکی بدهکار هستند. اکنون 90 درصد مدیران کارخانجات چای، ممنوع الخروج هستند. این پایان کار نبود و در سال 1383 باغات چای رها شد.
• یعنی هیچ سازمان یا ارگانی متولی محصول چای نشد؟
در سال 1384 تا 1385 امور چای به سازمان تعاون روستایی واگذار شد. سازمان تعاون روستایی نیز خرید برگ سبز را به پای کارخانجات حساب کرد و پولش را از آنها میگرفت. یعنی سازمان، برگ سبز را از کشاورز میخرید و به کارخانه میداد. حال چنانچه کارخانجات پول داشتند که میدادند و اگر نداشتند سازمان تعاون روستایی، چای خشک را بهجای پول میبرد و در نهایت هم دستگاههای فرآوری چای را ضبط میکرد. همین تعاون روستایی از آنطرف آمده بود به ازای تولید هر یک کیلوگرم چای خشک، مجوز واردات 2 کیلوگرم چای خارجی را گرفته بود، آنهم با تعرفه هر کیلوگرم 700 تومان که یا خود وارد میکرد یا مجوز را در بازار آزاد به واردکنندگان میفروخت. نتیجه این سودآوری سازمان تعاون روستایی، ساخت ساختمانهای مجلل برای سازمان و بیچاره شدن چایکاران بود.
• دولت با این بخش خصوصی چه کرد؟
در سال 1389 سازمان چای دوباره احیاء شد. از آن سال تا الآن، باغات چای درحال از بین رفتن است. سازمان بدون مطالعه به کارخانجات جدید، مجوز تأسیس داد. الآن هم مجلس، تحقیق و تفحص از سازمان چای را مطرح کرده است، بپرسید: در این چند سال چه اتفاقاتی در این سازمان افتاده است؟ /لاهیگ/