سبک زندگی اسلامی ، ایرانی مقدمه رسیدن به تمدن اسلامی در عصر کنونی

تمدن محصول دانش و تعالی فرهنگی است. به جامعه ای که نظم اجتماعی را پذیرا شود و در یک زندگی جمعی، با بهره گیری از علم به رشد،تعالی و کسب فضایل انسانی بیندیشد،جامه ای متمدن اطلاق می شود.سبک زندگی اسلامی ایرانی(تمدن)تمدن اسلامی با تولد اولین حکومت اسلامی در مدینه پیامبر(ص) شکل گرفت و با نهضتی علمی و بی مانند،به محوریت قرآن و سیره پیامبر(ص) به اوج شکوفایی رسید.

 

 

اختصاصی/صبح رانکوه_حجت اله تقوی: به واقع دین اسلام خالق تمدنی عظیم وهمه جانبه شد. ملل گوناگون را به یکدیگر پیوند دادو این سرمایه را در کمک به علم و تمدن بشری هزینه کرد. با درنگ در تاریخ، بهارزش عظیم و غرور آمیز خدمات اسلام به تمدن بشری و دیون بسیار سنگین اروپایی

امروز به تمدن اسلامی واقف می شویم.مسلمانان با تکیه بر معارف دین،دوران اعجاب آوری از اعتلا و شکوفایی را پشت سر

گذاشتند.و تمدنی بنا کردند که چندین قرن مشعل دار تمدن بشری بود. اما به میزان دوریاز روح و حقیقت اسلام،تمدن اسلام را در سراشیبی سقوط افکندو حکایت غم بار انحطاط آنرا،قصه دوست و دشمن قرار گرفت.

این اعتلا و انحطاط،از دیرباز همواره در اندیشه متفکران مصلح و دلسوز جاری و مطرح بوده است. استاد شهید مرتضی مطهری،در عصر حاضر یکی از پیشگامان واکاوی و پژوهش در حوزه تمدن اسلامی می باشد.

از نظر هدف تمدن اسلامی بطور کلی دو نوع مکتب و تمدن می باشد:الف) مکتبی که هدفی روشن و مشخص معرفی می کند و راه وصول به آن را پشت کردن به زندگی، شرافت،کار، فعالیت نشاط،جوشش و تکامل معرفی می کند.

ب) مکتبی که به تمدن،نشاط،کارو پیشروی و استفاده از تنعمات دینوی می خواند.ولی نمی داند برای چه می خواند و برای چه تمدن را می خواهد. اینجاست که هدف باید پول و مادیات باشد یا چیز دیگر.پیامبران الهی توانستند هدف مشخصی را عرضه کنند و یک تمدن هدف دار به وجود آورند.آنها گفتند هدف خدا زندگی ابدی باید باشد و در عین حال توانستند رابطه ای میان یک زندگی معقول و مرفه و میان آن هدف برقرار کنند. ولی بشر امروز هنوز نتوانسته است هدفی معقول و مشخصی معرفی کند و میان یک زندگی شرافتمندانه و پر از کار و نشاط و آن هدف،رابطه ای صحیح و معقول برقرار سازد.از نظر اسلام، به حیاط دنیا محدود نمی شود، در اسلام عبادت ها و معاملات به دو دنیای جداگانه تعلق ندارندو اشتغال به هر یک مستلزم چشم پوشی از دیگری نیست.

کارو کسب فرضیه الهی است. اتلاف و اسراف مال حرام است. شغل و حرفه جنبه تقدس دارد.آزادی و عدالت جنبه تقدس دارد. مبارزه و سرسختی جنبه تقدس دارد. اسلام هرگز مشوق درماندگی و فقر نبوده است بلکه همواره مشوق عزت وسربلندی مومنان بوده است. اسلام پاسدار شخصیت و کرامت و شرف انسانی است و راهنمایی او اصلاح زندگی مادی علاوه بر زندگی معنوی است.      تمدن و نیاز به دین׃تمدن هر روز ابزاز جدید عرضه می کند.اما به عوض کردن خود انسان قادر نشده است. و او را همانطورکهنه باقی گذاشته است. وسایل تمدن ازجمله روشنایی، حمل و نقل، ساختمان و غیره مفید است. به شرط اینکه انسان روانی معقول داشته باشد.متاسفانه علم و تمدن به تنهایی به تنهایی قادر نیست انسان را عوض کند. همه ناراحتی های روانی بشر از نا حیه خود و دیگران،ناشی از بی علمی و وجدان و جهالت نیست.بیشتر آن ناشی از خود و شخصیت او است.فقط ادیان هستند که هدفی روشن و معنوی و فلسفه ای صحیح برای زندگی عرضه می دارند. نقش مهم

دین در اجتماع ، این است که نوعی انقلاب فکری و وجدانی بهوجود می آورد که در آن عواطف، احساسها، هدفها، معیارها و بطورکلی جهان بینی انسانها عوض می شود.دین اسلام،انسانها را عوض می کند، طرز تفکر سیستم اندیشه و فکر و بلاخره ارزش اشیا را در نظر آنها تغییر می دهد، آنچه از علم و تمدن ساخته نیست، فقط از

دین و ایمان ساخته است.هنر پیامبر﴿ص﴾ هنر انسان سازی بود. او توانست چهره دنیا را تغییر دهد و تاریخ را درمسیر جدیدی بیندازد. به اقرار و اعتراف همه دانشمندان و تاریخ شناسان اروپا،این یکی از چند تمدن و فرهنگ محدود بزرگ دنیا است و امت او در حدود 5،6 قرن،ریاست علمی و فرهنگی دنیا را در دست دارند. او توانست منشا

حرکتی شود که هنوز دنیا خودرا به کتاب او و تعلیمات او نیازمند می بیند.شکل گیری تمدن اسلامی׃اسلام دین رشد است و نشان داد که عملا می تواند جامعه را به جلو ببرد. هرگاه انسانهایی، باهرنژادی، اسلام را از صمیم جان بپذیرند وبه دستورات آن عمل کنند همین خاصیت رشد، تکامل و روی پای خود ایستادن و دیگران را به

حیرت وا داشتن در آن ملت بروز خواهد کرد.ویل دورانت در تاریخ تمدن می گوید׃تمدنی شگفت انگیزتر از تمدن اسلامی وجود ندارد. اگر اسلام طرفدار ثبات و یکنواختیمی بود باید جامعه را در همان حد اول جامعه غرب نگه بدارد. درحالی که تمدن های وسیع مجاور در خودش جمع کرد و از مجموع آنها تمدن عظیم تری را به وجود آورد.اسلام، وابستگی های بیهوده را از بین برد و وابستگی های پولادین به وجود آورد.غلبه اسلام، غلبه اندیشه نو بر اندیشه کهنه بود،نه غلبه قومی بر قوم دیگر. غلبه اسلام، غلبه عدالت خواهی و پرهیزگاری بر ستمگری و تبهکاری بود. اسلام به شکل های زندگی توجه ندارد،به اینکه شکلی از شکلهای زند گی را تثبیت کند،بلکه همیشه به روح زندگی توجه کرده است زیرا آنچه علم و صنعت و تکنیک آن را پیش می برد صورت زندگی و ابزار زند گی است.

سبک-زندگی-اسلامی

  نقطه آغاز حر کت علمی ׃

نخستین موضوع و نقطه آغاز حر کت علمی مسلمین، قرآن است. به واقع سلول حیاتی زنده ای که در جامعه اسلامی پدید آمد رشد کردو تکامل یافت. تا به شکل گیری تمدن عظیم اسلامی منجر شد. عشق بی حد مسلمین به قرآن بود.مسلمانان علوم خویش را از تحقیق وجست و جو در معانی و مفاهیم قرآن و سپس حدیث آغاز نکردند. توجه مسلمین به علوم از قرآن آغاز شد. آنها با تلاوت صحیح قرآن اهمیت می دادند و تمام سعی خود را در فهمیدن احکام قرآن مصرف می داشتند. خدمات اسلام به ایران ׃ در پاسخ به این جواب که اسلام به ایران چه داد میتوان به چند نمونه اشاره کرد ׃

  1. اسلام از نفوذ و توسعه مسیحیت در ایران و در مشرق زمین بطر عمومی جلوگیری کرد.
  2. اسلام مانع تحصیلی را از سر راه توده مردم ایران برداشت.
  3. اسلام ایران را هم به خود و هم به مردم جهان شناساند.
  4. از زمانی که سایه اسلام بر این مملکت گسترده شده است هر خطری که برای این سرزمین پیش آمده به وسیله اسلام دفع شده است.
  5. اسلام توحید و خدا را برای ایرانیان به ارمغان آورد.

خدمت ایرانیان به تمدن اسلامی ׃

خدمت یک قوم به یک دین این است که نیروهای مادی و معنوی خود، ذوق و استعداد و فکرو ابتکار خود را در اختیارآن قرار دهد و در این کار خلوص نیت داشته باشد.ایرانیان بیش از هر ملت دیگر، نیروهای خود را در اختیار اسلام قرار دادند و بیش از هر ملت دیگر در این راه صمیمیت و اخلاص نشان دادند. در این دو جهت هیچ ملتی به پای ایرانیان نمی رسد حتی خود ملت عرب که اسلام در میان آنها ظهور کرد.

ایرانیان شاهکارهای خود را در راه خدمت به اسلام به وجود آوردند وجز نیروی عشق و ایمان نیروی دیگری قادر نیست شاهکارخلق کند.درحقیقت این اسلام بود که استعداد ایرانی را تحریک کرد و در او روح تازه ای دمید و او را به هیجان آورد.عوامل بیگانه که باعث پیشرفت نکردن اسلام می شدند ׃از صدر اسلام همواره اسلام دشمنان سرسختی در خارج یا داخل خود داشته است.یهودیان، مسیحیان که در میان مسلمین بوده اند و غالبا بیکار نبوده اند و احیانا از پشت به اسلام خنجرزده اند.

بسیاری از آنها در تحریف و قلب حقایق اسلای به وسیله جعل ووضع احادیث یا ایجاد فرقه ها و تفرقه ها به اتلافهای سلین تاثیر بسیاری داشته اند. در تاریخ اسلام حر کتهاو نهضتهای سیاسی و دینی راوان دیده می شود که از طرف غیر مسلمان برای تضعیف یا محو اسلام پیدا شده است. احیانا جهان اسلام مورد حمله سختدشمن قرار گرفته است که از همه خطرنا ک تر استعمار غربی در قرون اخیر است که خون مسلمانان را مکیده و کمر مسلمانان را در زیرفشار مظالم خود خم کرده ست.رسیدن به تمدن اسلامی ׃   امروزه تمدن غرب، همه فرهنگها، همه تمدن ها، همه روابط انسانی و اجتماعی و همه آن چیزی را که نمی پسندد را از سر راه خود بر می دارد و حا کمیت مطلق خود را با پشتوانه قدرت مادی و سرمایه داری از یک سو، قدرت نظامی و سیاسی از سوء دیگر و قدرت رسانه ای از سوی دیگرابدی می شود.تمدن مادی غرب را در سه دوره استعمار، استثمار وسپس در دوره رسانه و ارتباطات به چالش می کشاند.این تمدن با قدرت نمایی و زور گویی با ا یجاداختناق طرف مقابل وارد میدان شده است درحالی که در بالاترین مراکز خود هنوز تبعیض نژادی هست! فاشیسم هست! با این همه مشکلات تمدن مادی غرب ادعای ابدیت می کند! اما ای ادعا، ادعایی واهی و غیر عملی است. ایشان بر باوری علم جویانه به خدا و ایمان به دین تا کید می کند. امید است با این نگاهی راهبردی،ایران اسلامی پرچمداری تمدن اسلامی، بر قله دانش بشری قرار گیرد و دنیا با فرهنگ الهی آشنا سازد واین تمدن دریچه ای به تمدن حقیقی اسلامی در عصر ظهور باز کند.

منبع : پویایی فرهنگ و تمدن در اسلام و ایران     دکتر علی اکبر ولایتی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *