پاییز که از راه میرسد در کنار برگ ریزان باید منتظر بارشهای تند و سیل آسا بویژه در استانهای شمالی باشیم که عمده بارش سالانه آنها در این مقطع از سال اتفاق میافتد. سیل پدیده طبیعی است که ذاتاً یک نعمت الهی است چرا که اگر نباشد سفرههای آب زیر زمینی و تالابها خوب سیراب نمیشود، خاک مرطوب نمیشود، زمینه برای پوشش گیاهی فراهم نمیشود، خاک حاصلخیز نداریم اما به این شرط که از این برکت خدا به شکل مطلوب استفاده کنیم.
خسارتهای سیل به زیر ساختهای شهری
بر اساس آمار سازمان مدیریت بحران کشور در سال 96 بالغ بر یکهزار میلیارد تومان برای جبران خسارتهای سیل به زیر ساختهای شهری، کمک بلاعوض وتسهیلات بانکی به سیلزدگان پرداخت شده که البته خسارت بخش کشاورزی در آن لحاظ نشده و ذکر این نکته لازم است که این رقم شاید تنها 10 درصد خسارت کلی سیل به کشورمان در سال گذشته باشد. ضمن اینکه خسارت جانی به هیچ وجه قابل جبران نیست و در عدد و رقم نمیگنجد. همین دو روز پیش بود که متأسفانه بهدلیل بارشهای سیل آسا 6 نفر از هموطنانمان را در استانهای گیلان و مازندران از دست دادیم. باید بپذیریم که بیش از 90 درصد خسارت سیل ناشی از عوامل انسان ساخت، چرای بیرویه دام، جدی نگرفتن آبخیزداری، مداخله در طبیعت و سهلانگاری خودمان است که در چند دهه گذشته بارها و بارها اشتباه هایمان را تکرار کردهایم.
تپهها را کور کردهایم و جایش جاده ساختهایم، پوشش گیاهی را از بین بردهایم و جایش ویلا ساخته ایم، به حریم رودخانهها وارد شدهایم و خانهسازی کردهایم و در لایروبی 146 هزار کیلومتر رودخانه کشور موفق عمل نکردهایم و…. اگر به بررسی بسیاری از شهرهایی که در حال حاضر متحمل خسارت سنگین در سیل میشوند بپردازیم میبینیم جدا از بحث غافلگیری و ندادن آموزش به مردم برای حفظ جان شان، این نقاط در دهههای قبل، روستاهایی بودهاند که برنامه درازمدت برای توسعه و مدیریت شهری نداشته یا اینکه در حال حاضر هر کدام از دستگاهها به وظیفه خود در قبال مدیریت شهری و ساماندهی سیل عمل نکردهاند.
جای سؤال است که در ساخت پل املش که در جریان سیل اخیر گیلان فرو ریخت، آیا اصول فنی رعایت شده و دبی رودخانه در شرایط سیلابی در ساخت آن محاسبه شده؟ یا اینکه در نقاط دیگر استانهای شمالی با وجود اینکه میدانستیم پاییز ازراه رسیده و سیلاب به دنبالش میآید تا چه حد در پاکسازی زیر پلها و مسیلها از تنه درختان و دیگر چیزهایی که میتواند مانع عبور آبهای سطحی در این حجم شود کوشیدهایم؟ و خلاصه اینکه در مجموع آیا آماده مهار و کنترل شدهایم؟
به هر روی پرداختن به علت و معلول سیل نیاز به داشتن مجالی برای بررسی کاملاً کارشناسی است ولی بد نیست روی این مسأله کمی تأمل کنیم که آیا سیل در کشور ما بیشتر است یا کشورهای اروپایی و حتی نزدیک تر، اندونزی که ما نمیتوانیم از این فرصت و نعمت بهره ببریم و در پایان اینکه آیا وقتش نرسیده که اعتبارات و بودجهای را که سالانه برای جبران سیل و بازسازی خسارات آن هزینه میکنیم به پروژههای پیشگیرانه، مقابله و کنترل آن اختصاص دهیم؟