میخواهم سهرابگونه ببینم و بیندیشم و پیام تبریک و نکوداشت روز دانشجو را به مسئولان ذیربط واگذارم و فرصت را غنیمت تا با نگاهی دیگر به مقوله دانشجو بپردازم. چشمها را باید شست! لغت بامسمّای دانشجو، تمام و کمال هویت و نقش افراد راه یافته به دانشگاه را شفاف در دل خود جای داده است. دانش بعلاوه جو؛ یعنی شخصی که سرنخ یک مسئله را بگیرد و تا حل آن سر از پا نشناسد. اما حقیقتاً این امر در دانشگاههای ما توسط دانشجویان محقق میشود؟ باید بگویم متاسفانه در دوران دانشگاهی جز انتخاب یک رشته خاص اتفاق دیگری نمیافتد و همچنان آموزش مستقیم جایگزین آموزش پویا است.
به نظر افزایش انواع دانشگاهها راهی میانبر برای افرادیست که بدنبال آموزش آسان و با اهداف خاص هستند. گرچه هنوز کم نیستند افرادی که هم استعداد و هم تلاش کافی در دوران دانشجویی دارند؛ ولی متاسفانه بدلیل عدم شایسته سالاری و قائل نبودن امتیاز خاصی برایشان یا به حاشیه رفته یا به کشوری دیگر مهاجرت مینمایند. پدیده فرار مغزها گواه این مدعاست.
اینهمه بیراهه رفتن از کجا نشات گرفته؟ با اندکی تامل میتوان عوامل پیشرو را از نظر گذراند. ناکارآمدی سیستم آموزش اولین عاملیست که به ذهنم رسید. در این حوزه، هم منابع انسانی و هم محتوای آموزشی در مسیر ارتقای ذهن جستجوگر قدم برنداشته است. از طرفی معضل مدرک گرایی و جایگزینی آن با تخصصگرایی یک عامل بسیار مهم در افزایش ناکارآمدی دانش خواهد بود. عدم شایسته گزینی در سطوح مختلف شغلی نیز عامل دیگری در راستای کاهش معنادار انگیزه برای برون رفت از منجلاب ایستای دانشجویی ست.
تا این لحظه نتوانستم پاسخ شفاف و قانع کنندهای برای خود بیابم که چرا همه ما فکر میکنیم که حتماً همه افراد باید تحصیلات آکادمیک داشته باشند! سهولت ورود به دانشگاه یک روش بسیار خوب و درسپسداده در دنیاست ولی نه به هر قیمت و هر کیفیتی! ترک تحصیل افراد سرشناس دنیا از دانشگاه دو موضوع را شفاف کرده است. اول اینکه لزوماً دانشگاه عامل موفقیت افراد نیست و دوم اینکه گذراندن دوران دانشگاهی با کیفیت عالی به این آسانی نیست.
در پایان میخواهم به این نکته اشاره کنم که ابتدا به ساکن اگر دنبال علت نامگذاری ۱۶ آذر به نام روز دانشجو باشیم و حقیقت موضوع را بشکافیم قطعاً نگاه ما به مقوله دانشجو تغییر خواهد کرد. بارزترین ویژگی افرادی که عامل نامگذاری ۱۶ آذر به روز دانشجو شدند مطالبهگری آنها بود. این مطالبهگری در هر برهه از تاریخ میتواند در حوزههایی پررنگتر باشد؛ مطالبهگری در حوزه علمی جزو لاینفک دانشجوی حقیقی است و موضوعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و … نیز همواره در ذهن فعال دانشجویان در جوش و خروش است. حقایق همیشه به کام همگان شیرین نخواهد بود؛ اما مطمئن هستم خوانندگان این یادداشت در ذهن خود با موضوعات مطروحه موافقند. هدف همین تلنگرهاست. هدف جور دیگر دیدن است؛ به امید فردایی بهتر برای داشتن کشوری آبادتر به کمک نیروی جوان دانشجو…
دانشجو را باید جور دیگر دید.
- 16 آذر 1400
- - 17:18
- نظر دادن
- اشتراک گذاری
- دانلود PDF