صبح رانکوه/ حسین ثاقبی: آموزگار وقتی توضیح داد چگونه انشا بنویسیم، هیچ نفهمیدم. جز چند کلمۀ مقدمه، متن و نتیجه چیزی نشنیدم. هیچ نمونهای هم نداد و نگفت تا به تفکینک بدانم هر کدام چیست و به چه کاری میآید. درنتیجه از رابطه میان آنها حرفی به میان نیامد و چیزی نفهمیدم. تصورم این بود […]
اختصاصی/ صبح رانکوه- حسین ثاقبی: صدای زنگدار چکشها که در لابهلای امواج نوای خروسان و نعره گاوان و پارس بیامان سگان جا خوش کرده بود، از دور خبر میداد که زندگی در اُمام باید با صبحی پر از هیاهو آغاز شده باشد. وقتی از سراشیبی ملایم آن، از حیاط و پشت خانههایی که در ابتدای ورود […]