01:43

1403/07/16

مطبوعات و ضرورت استراتژی جدید

امروزه رسانه‌ها بخصوص رسانه‌های مجازی، زیربنای ساختار ارتباطی و اطلاعاتی و از اصلی‌ترین ابزارهای نوین در اختیار دولت‌ها، نخبگان و جوامع محسوب می‌شوند و به‌عنوان یک قدرت نرم بیشترین تأثیرگذاری را در افکارسازی، اقناع‌ واجماع‌‌سازی و هماهنگ‌سازی بر عهده دارند؛ به طوری که میان رسانه‌ها و توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رابطه‌ای وثیق وجود […]

 

 

امروزه رسانه‌ها بخصوص رسانه‌های مجازی، زیربنای ساختار ارتباطی و اطلاعاتی و از اصلی‌ترین ابزارهای نوین در اختیار دولت‌ها، نخبگان و جوامع محسوب می‌شوند و به‌عنوان یک قدرت نرم بیشترین تأثیرگذاری را در افکارسازی، اقناع‌ واجماع‌‌سازی و هماهنگ‌سازی بر عهده دارند؛ به طوری که میان رسانه‌ها و توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رابطه‌ای وثیق وجود دارد. رسانه‌ها در عصر حاضر عرصه‌های اجتماعی اعم از اقتصاد، سیاست، دیپلماسی، امنیت، اخلاق، فرهنگ، آموزش در سطوح مختلف و… را تحت تأثیر خود قرار داده‌اند. از منظر تولید اقتدار، رسانه‌ می‌تواند موجب افزایش قدرت ملی یا عامل افول آن باشد. از سوی دیگر، رسانه‌ها علاوه بر افزایش اقتدار دولت‌ها، عامل توانمند شدن شهروندان نیز هستند؛ چراکه دسترسی آزاد شهروندان به اطلاعات می‌تواند به شفاف‌سازی، نظارت‌پذیری، نقادی و رصد عملکرد دولت‌ها و در نتیجه قضاوت مستمر بینجامد.
بر اساس یک نظرسنجی میدانی، دریافت اطلاعات از سوی مردم عمدتاً از چهار مجرای رسانه‌های مجازی، ماهواره، صداوسیما و رسانه‌های مکتوب به دست می‌آید. به بیان دیگر این چهار کانون، مؤثرترین حوزه‌های اثربخش در فضای افکار عمومی هستند. در این میان به رسمیت شناختن تنوع در فضای رسانه‌ای می‌تواند در بالا بردن سطح آگاهی مردم نسبت به عملکرد و سیاست‌های جاری یاری رساند. تردیدی نیست که سیاست محدودسازی یا برخورد سخت‌افزاری با حوزه رسانه‌، تعارض بیشتر را در پی خواهد داشت. با وجود تنوع گسترده شبکه‌های مجازی، رسانه‌های مکتوب برای تداوم حیات، نیازمند تدوین استراتژی نوین رسانه‌ای از رهگذر مدیریت استراتژیک رسانه با اهداف میان‌مدت و بلندمدت هستند. رسانه‌های مکتوب در گام نخست باید با بازنگری در اهداف، برنامه‌ها و سیاست‌های خود از نظام خبری به نظام تحلیلی- گفتمانی اثربخش مهاجرت کنند. تخصصی شدن رسانه‌های مکتوب و پرهیز از رویکرد کشکولی نکته دیگری است که باید مورد بازنگری قرار گیرد. رسانه‌های مکتوب می‌توانند با نوسازی، بازسازی و ساختارسازی جدید، تغییرات فرهنگی- اجتماعی جامعه ایران را رصد کرده و بر اساس آن تولید و بازتولید نمایند. رسانه‌های مکتوب نیک می‌دانند که در عرصه اقتدار فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و انقلاب ارتباطی و دیجیتالی، با چالش‌های جدیدی مواجه شده‌اند. ظهور رسانه‌های جدید، به‌همراه تحولات به وجود آمده در فضای سایبر، اصول، مبانی و مفروضات گذشته را به چالش کشیده است. بنابراین تداوم روند گذشته، ناممکن و خلق ایده‌های جدید یک ضرورت انکارناپذیر است. به بیان دقیق‌تر، رسانه‌های مکتوب با کارکردهای گذشته در حال احتضار و نیازمند زایشی جدید هستند و تدوین استراتژی جدید در این حوزه یک اولویت اساسی است.
نسبت بین رسانه‌ و دولت و قدرت و چالش‌های موجود در این حوزه نیز از مسائل اساسی است. استقلال رسانه‌ها در سطح ملی به افزایش اعتبار و سرمایه اجتماعی آنان منجر خواهد شد.

همچنان که اعمال محدودیت در آزادی و استقلال رسانه‌ها، باعث مهاجرت مردم به فضاهای مجازی و سایبری برای دسترسی به اطلاعات خواهد شد. گاهی رسانه‌های مکتوب برای بیان یک جمله دچار دغدغه و واهمه هستند، در حالی که در فضای مجازی بی‌محابا و بدون کمترین نظارت و کنترل انبوه تولید، توزیع و نشر اطلاعات درست و نادرست را شاهد هستیم. واضح است که دولت از فضای باز رسانه‌ای استقبال می‌کند، اما باور دارد که رسانه‌ها باید در چارچوب قانون و در جهت تقویت حاکمیت، استقلال، امنیت، انسجام و منافع ملی حرکت کنند. بر این اساس بازتعریف نسبت رسانه‌ها با دولت و نسبت آن با واقعیت‌های جامعه یک ضرورت قطعی است. رسانه در کنار تکنولوژی، مغز و انسان از عناصر قدرت نرم در جهان جدید شناخته می‌شود که تأثیر بسزایی در محیط ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی نسبت به مخاطبان و افکار عمومی دارد. در شرایط سخت و بحرانی، سرعت، دقت، صحت و جامعیت تولید و انتشار اطلاعات برای مدیریت بحران یک نیاز قطعی است و رسانه‌ها می‌توانند در جهت مدیریت فشار افکار عمومی، نقش مؤثری در مدیریت بحران داشته و از تشدید آن جلوگیری نمایند. از این منظر، رابطه میان دولت و رسانه‌ها دوسویه است. همچنین توجه اساسی به سواد رسانه‌ای در سطح ملی یعنی کسب مهارت‌های لازم به منظور برقراری ارتباطی آگاهانه با رسانه و در عین حال ایجاد فضای نقادانه و تحلیلی سواد رسانه‌ای را نباید از نظر دور داشت. برخورد هدفمند و نقد سازنده ضمن ایجاد رابطه دوسویه و مشارکت‌جویانه، این فضا را با تحول جدی و جدید مواجه می‌کند؛ با این توضیح که در فضای جدید، مخاطب فعال است نه منفعل. از دیگر ضرورت‌های مورد توجه در عرصه رسانه حمایت قضایی، مادی و معنوی برای تداوم حیات رسانه‌ها از سوی دولت و نظام سیاسی است. همچنان که امنیت اصحاب رسانه اعم از امنیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، معیشتی و تدوین قوانین برای تداوم کار رسانه‌ای حرفه‌ای و مستقل یک ضرورت انکارناپذیر است. تشکیل سازمان نظام صنفی رسانه که خوشبختانه در اولویت‌های دولت قرار دارد کمک شایانی به حل و فصل مسائل اصحاب رسانه خواهد کرد. جامعه رسانه‌ای حق دارد مانند جامعه پزشکی، مهندسی و سایر اقشار اجتماعی از یک نظام صنفی کارآمد و پویا برخوردار باشد. برگزاری نمایشگاه مطبوعات، فرصت مغتنمی است که اصحاب فکر و قلم و اندیشه از این بستر فرهنگی برای بیان انتظارات خود و همفکری و گسترش تعامل با مسئولان و اتخاذ تصمیمات سازنده و اثربخش بهترین بهره را ببرند.

هعتدال شمال/

 

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *