صبح رانکوه: در قدیم ظروف چوبی و لاک و لاک تراشی متداول بود. جنگل نشین ها و در روستاهای اطراف جنگل گیلان، استادکارهای لاک تراش و خراط ماهر زیاد داشت و همه گونه وسایل می ساختند. از شانۀ چوبی و نمک پاش گرفته تا طشت و کاسه، پارچ و کترا و کفگیر، قاشق و چنگال و کتله (همان کفش چوبی با تسمه ها لاستیکی یا چرمی) درست می کردند. نه تنها خودشان در روستا مصرف میکردند بلکه اکثرِ شهر نشین های گیلان هم از آن استفاده می کردند.
پیرمردهایی با لباس محلی و کلاه نمدی، کیسه و زنبیل به دست به درِ خانه ها آمده و در حیاطِ منزل می نشستند، همین چیز ها را بیرون آورده، روی زمین چیده و زنانِ منزل از آنها خرید می کردند.
و البته گلپرنساییده هم با خودشان می آوردند تا در لاک ها بسابند. در تهیه چای و چای سازی، برای دستمالی یا مالش، چای را داخلِ لاکِ چوبی میریختند و کارگران مرد زیادی کنار هم روی زمین می نشستند. روی برگِ سبزِ پلاسیدۀ چای، کمی آب می پاشیدند، با دست مالش میدادند تا خوب لوله و خرد و شکسته بشود و بیچاره مردها که اکثرا” دست هایشان تاول زده و زخمی می شد.
لاک تراشها حتی برای شکستن کلوخِ سفت و سخت قند که اکثرا روسی بود چاره ای کرده بودند و از تنۀ درخت و ریشۀ درخت، قندِ لاک چوبی درست میکردند. شبیه کاسه ای متوسط بود که وسط کاسه برجستگی داشت قند را روی آن با انگشت نگه میداشتند با تیشۀ قند شکنِ فولادی، تکه تکه اش میکردند که داخل کاسه میریخت. یادتان می یاد؟
متن:آقای محمدرضاتوکلی (موزۀ تاریخِ چای لاهیجان)
جمع آوری و تنظیم و اصلاح: عاکف معززلسکو