اختصاصی/صبح رانکوه– صاحب مقصودی: پس بی دلیل نبود؛ تصمیم ناگهانی سیروس محجوب برای واگذاری ملوان را می گویم؛ اگرچه پیشتر نیز سابقه داشت و درست یک سال پیش هم ایشان یکبار دیگر ساز جدایی کوک کرده بود، اما آن قهر بچگانه خیلی زود فروکش کرد و این قهر، علیرغم اینکه قبلش صحبت از قرارداد سنگین با فیروز کریمی و صحبت از ساختن اینده ای روشن برای ملوان بود اما ظاهرا جدی است؛ بیایید کمی اتفاقات ماه های اخیر را در دو روی سکه مرور کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم؛
اتفاقات یک روی سکه در انزلی:
ملوان در نیم فصل ابتدایی اوضاع مناسبی ندارد، محجوب دست به ریسک می زند و با آوردن فیروز کریمی بردهای پی در پی بدست می آورد و از فرط خوشحالی به وی قراردادی چندساله و چند میلیاردی پیشنهاد می دهد؛ رابطه مدیرکل ورزش و جوانان استان گیلان و سیروس محجوب نیز رو به گسترش است؛ اواخر فصل شایعه ای در شهر می پیچد مبنی بر اینکه یکی از مربیان لیگ برتری شاغل در شمال در ازای باخت، ویلایی به ارزش 150 میلیون تومان دریافت کرده است اگرچه این موضوع اثبات نشده ولی به ناگاه رابطه محجوب و کریمی به سردی می گراید و فیروزخان ساز جدایی سر می دهد؛ مسعود رهنما تاکید می کند دست سرمایه گذارانی چون محجوب را باید بوسید که آمدند بی منت در ورزش سرمایه گذاری کردند؛ مالک ملوان از بی مهری ها در انزلی می نالد و معتقد است هیئت مدیره ملوان باید با توجه به سهام هفتاد درصدی اش با نظر وی چیده شوند؛ رهنما برای حل مشکلات محجوب جلساتی ترتیب می دهد؛ وقتی مالک ملوان آبش با هیئت مدیره در یک جوی نمی رود خود سرمایه گذاری را برای واگذاری ملوان به آنان معرفی می کند؛ رهنما، محجوب و بهشتی سرمایه گذار جدید جلسه ای می گذارند؛ مالک ملوان سراسر اشتیاق برای واگذاری ملوان است.
و اما آن روی سکه در 40 کیلومتر آن طرف تر نیز اتفاقات جالبی رخ می دهد؛
داماش که طبق معمول این سالها همیشه بلاتکلیف بود امسال نیز بعد شاهکار بزرگی که کرد !!! و توانست در اخرین لحظات تیم را در لیگ دسته اول حفظ کند ظاهرا بلاتکلیف تر از همیشه به نظر می رسد؛ سناریوی نانوشته ای در رشت اینگونه پیش می رود؛ هواداران داماش مقابل شرکت امیر منصور آریا تحصن می کنند، آنان طوماری بلند بالا به امضای 500 هوادار رشتی می رسانند و برای مدیران استان ارسال می نمایند؛ نمایندگانی از این گروه متحصن به اداره کل ورزش می روند و در غیاب مدیر کل با معاون وی جلسه می گذارند، سپس مدیران عامل جدید و قدیم و رییس و نایب رییس هیئت فوتبال نیز برای بررسی اوضاع قمردرعقرب داماش نزد رهنما می روند، مدیرکل در پایان این نشست مصاحبه ای امیدوار کننده انجام می دهد و می گوید اگر مالکان داماش اجازه دهند سرمایه گذارانی هستند تا داماش را اداره کنند، عابدینی هم با خواندن این مصاحبه فی الفور نامه ای به الماسخاله می نویسد و تاکید می کند پیرو” مصاحبه مدیر کل” بنده تیم را به شما واگذار می نمایم تا آن را مدیریت کنید.
اکنون نوبت نتیجه گیری است؛
سیروس محجوب از ملوان جدا شد ولی قطعا علاقه وی به شهرت و منابع لایزال مالی وی، ایشان را از فوتبال جدا نخواهد کرد، داماش نیز بی مدیر و مالک به هیئت فوتبال واگذار شده است تا فکری برایش شود، ناگفته نماند که بارها گفته ام رابطه مدیرکل ورزش و جوانان با سیروس محجوب بسیار خوب است، بنابراین پربیراه نخواهد بود که اگر بگوییم همه این اتفاقات افتاد تا سیروس محجوب، داماش را در اختیار بگیرد، اتفاقی که پیشتر نیز رخ داد و قبل اینکه مالک ملوان شود قصد داشت داماش را در اختیار بگیرد،
هر چه که هست این اتفاق برای فوتبال گیلان خوش یمن خواهد بود، چراکه ملوان مشتری های خاص خودش را حتی در نبود محجوب خواهد داشت و داماش نیز بعد سالها بالاخره صاحب تکلیفی روشن می شود.