22:09

1403/07/15

از صله رحم های دیروز تا استیکرهای امروز/ آیا تکنولوژی ارتباطات، انسان را به طاق عصر حجر می برد؟

اینکه تا دیروز همه ی ما به اقواممان سر می زدیم و حتی همراه خانواده هایمان صله ارحام را به جا می آوردیم امروز کمترباورمان می شود. کمتر باورمان می شود که دیروزها حتی به دیدن اقوام دور هم می رفتیم و پس از صرف شام، خواب را نیز همانجا اطراق می کردیم و مهمانی بدون خوردن شام و خوابیدن در منزل میزبان را ناقص می دانستیم و اصطلاحا به ما نمی چسبید.

 

 

 

کم کم خوابیدن در خانه میزبان از مد افتاد، اتاق خواب ها کوچک و کوچک تر شدند و کسی برای میهمان پیژامه ندوخت.اندک اندک صاحب خانه ماندن مهمان را در خانه چندش آور دانست و پس از صرف شام، چای دوم را هرچه زودتر به او خوراند که ایشان تشریفشان را ببرند تا طرفین از غیبت پشت سر یکدیگر لذت برده و هرآنچه خوردند و بردند و آورند را به باد انتقاد بگیرند و کمی مسخره و یا شاید هم حسادت کنند.
در ادامه هرکس به میهمانی بلند مدتی رفت آنرا بی کلاس دانستند و با عناوینی مانند ” شهرستانی بازی ” تقریبا بساط این کار از جامعه ایرانی رخت بر بست و اگر صله رحمی اتفاق می افتد بسیار نادر و یا در همان شهرستان ها و روستاهایی است که هنوز به مواردی پایبندند.
اما سیر زمان و گذر عمر آدمی، جایگاه جامعه شناسی ارتباطات فامیلی و حتی دوستانه را هدف قرار داد، آن را از فضای واقعی خارج نمود و به هزار و یک دلیل به فضای ارزان و آسان مجازی هدایت کرد. جایی که انسان ها در بسیاری از ملل شرقی و در حال توسعه جهان – که از فرهنگ های کهن خانواده محورعالم محسوب می شدند – ترجیح دادند به جای دیدارهای ” رو در رو ” هرکس در کنجی بنشیند و تنها به نوشتن حرفهایش بسنده کند.
کشورما ایران نیز که در چنین مسیر توسعه یافتگی قرار دارد از این قائده مستثنی نمانده و خیلی ها جای رفتن به دورهمی ها و تناول خوراک های متنوع بهتر می دانند در خانه و محل کار خود حرف هایش را تنها بنویسند و منظورشان را بیان کنند.جایی که در عوض انتخاب مخاطبین اجباری مانند دایی، خاله ،عمه و عمو، مطلوب آن شد که با هرکس که دلشان خواست حرف بزنند، از هرچه بنویسند و حتی سخن گفتن در این دورهم نشینی های اغلب شبانه نیز بدون هیچ گونه آداب میزبانی و میهمانی صورت پذیرد.
اکنون سوال این است که تفسیر چنین تغییر رفتار اجتماعی چیست و آیا باید نگران ادامه روند کنونی باشیم؟
بی تردید صدای زنگ خطر رقیق شدن هرچه بیشتر بنیان خانواده را سالهاست که می شنویم و چه بخواهیم و چه نخواهیم، خواسته یا ناخواسته در مسیر انحلال این نهاد – البته در معنای شرقی آن – قرار گرفته ایم. تک فرزندی یعنی حذف روابط فامیلی در آینده ای که رو به سوی بی فرزندی می رود نمونه ای برای استقبال رسمی از این مدعاست. قسمت هولناکتر نیز، رشد فزاینده آمار طلاق، طلاق های عاطفی، ازدواج های سفید و نهایتا عدم اقبال جوانان به ازدواج های دائم مواردی است که همگی ناشی از ازدیاد فاصله میان انسانها در فضای واقعی و جا خوش کردن در فضای مجازی است که برایش بسیار لذت بخش شده و دلایل آن تنها ارزانی و آسانی ارتباط در انواع اپلیکیشن ها نیست.
به تیتر مقاله باز می گردیم. جایی که آخرین حربه ارتباطی در همین فضای مجازی ” استیکر ” نام دارد. دیدن اقوام، شنیدن صدا از موبایل، نوشتن پیام و حال ارسال استیکری که هم به جایمان می خندد، هم می گرید،هم می رقصد و هم اخم می کند و پوزخند می زند و هزار درد بی درمان دیگر…. ابزاری است از برادران نوشتار که فرزند صداست و پدربزرگی به نام موبایل دارد و در مجموع همگی ابواب جمعی خانواده ای هستند که یکی پس از دیگری، پی در پی همدیگر را نابود می کنند و دارای نیاکانی از جنس همان صله ارحام سنتی آدمیان هستند.
دنیای استیکر که روز به روز و با سرعت در حال تکامل است و این روزها با اشکال تصویری و نوشتاری خود توانسته به بسیاری از نیازهای ارتباطی مخاطبان پاسخ بگوید و منظور افراد را برساند اما سوال این است که آیا دنیای که استیکرها برایمان بسازند به کجا رهنمون خواهد شد؟
بی شک تبادل 15 میلیارد پیام روزانه در سرورهای تلگرام تنها بخشی از میزان گفتگوهای مجازی موجود در جهان است. هرچند با ظهور و ارتقای توانمندی تلگرام، مخاطبین فیسبوک، واتس آپ و حتی سرویس های ایمیل و جیمیل در کشور ما نیز به همین اپلیکیشن روی آورده اند اما در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمی کند بلکه پرسش مهم آن است آیا حال که از ملاقات های شلوغ به صدا و سپس صوت و نوشتار و اکنون به استیکر رسیده ایم آینده چه خواهد شد و با تحلیل روزافزون ” نظام دیالوگ محور خانواده ” آیا باید نگران لانه گزینی های بیشتر انسانهای پیرامونمان باشیم؟

قدرمسلم آن است بسیاری ازما در حالت غیر ضرور تمایل آن چنانی به سخن گفتن با مخاطبینمان نداریم و ترجیج می دهیم منظورمان را با واژه و حتی استیکر به او برسانیم. رشد ن

گران کننده ی واژه سازی های غلط که کسی را یارای مقابله با آن نیست نیز مهم نبوده بلکه رشد چنین ناهنجاری هایی نوید جایی را می دهند که انسان قرن 21 به شکل کاملا محسوسی به جنگ اختراعات بزرگ نیاکان خود یعنی ” خط و زبان ” می رود و اکنون سوال بسیار نو ونگران کننده آن است که آیا پیشرفت های عصر مالتی مدیا و الکترونیک محض، بشر را به سوی نوعی ” عقبگرد ظاهرا مترقی ” رهنمون می کند؟
در پایان با علم به آنکه پاسخ به چنین پرسش های استراتژیکی در این مقاله کوتاه غیر ممکن است، باید بدانیم اکنون که از دیدار با اقوام و دوستان به دنیای استیکررسیده ایم قطعا این پایان راه در مسیر تنها شدن های تدریجی – آنهم در شلوغ ترین روزهای عمر انسان – نیست و به زودی تبرهای محکمتری بر اسکلت زندگی اجتماعی آدمی خواهد خورد و رشته های اتصال وی به جامعه، روز به روز کمتر و کمتر می شود. بنابراین لازم است به هر روشی که خلاقیتمان اجازه میدهد خود را در جامعه انسانی حفظ کنیم که برخی از انواع سکوت، تنها برای حیوانات تعریف شده است و خو گرفتن در خلوت های قرن 21 می تواند به اختلالات بزرگ اجتماعی و همچنین ناهنجاری های رفتاریمان دامن بزند و شیوع بیماری های روحی و روانی در آینده ای نه چندان دور از کمترین عواید چنین بساط نگران کننده ای خواهد بود.

قاسم خوش شیما

___________________________________________________
پایگاه اطلاع رسانی صبح رانکوه: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

 

 

 

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *