چکیده
بخش عمده ي توسعه ي كشور در نظام آموزش و پرورش پايه گذاري مي شود. ابلاغ سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، چالش هایی را فراروی نهادهای آموزشی، از جمله آموزش و پرورش قرار داده است. برای پاسخ گویی به این چالش باید راهبردها، رویکردها و راه کارهای اجرایی مناسبی را برگزید و به اجرا در آورد. یکی از این رویکردها آموزش کارآفرینی در نظام آموزش و پرورش است. توسعه ي كارآفريني در فعاليت هاي اقتصادي و كسب و كار، فرايندي است كه نقش حياتي در تداوم، رشد و توسعه ي ملي كشورها ايفا مي كند. در این مقاله سعی بر آن است تا با معرفی مقوله ی کارآفرینی، به نقش برخی از عوامل مؤثر بر کارآفرینی اشاره گردد. موضوعات مورد بررسی نشان داد که توجه به آموزش فنی حرفه ای، برنامه ی درسی، روش های آموزش، محتوای درسی، ابزارهای عملی، معلم و روش های تدریس او، آموزش الکترونیکی، حمایت های مادی و معنوی دانش آموزان کارآفرین و توجه به نیازهای یادگیری دانش آموزان، اثربخشی آموزش کارآفرینی در نظام آموزش و پرورش کشور را تحت تأثیر قرار می دهد.
وازه های کلیدی شامل کارآفرین، کارآفرینی، کار، آموزش و پرورش
مقدمه
دگرگوني در ارتباطات جهاني موج تازه از دگرگوني هاي بنيادين را در همه ي زمينه ها به ارمغان آورده است. براثر اين دگرگوني ها زندگي در ابعادي بس ژرف تر از پيش به دانش و فناوري اطلاعات متكي شده است. يكي از اين زمينه هاي جديد، كارآفريني است كه در واپسين سال هاي سده ي بيست مورد توجه گروهاي آموزشي كشورهاي جهان قرار گرفت. كارآفريني[1] به عنوان موتور محركه ي توسعه ي اقتصادي و اجتماعي نقش اساسي در فرايند توسعه ي جوامع دارد. كارآفريني به عنوان يك رشته علمي همانند ساير علوم داراي مجموعه اي از اصول و قواعد علمي و عملي است و بر روي اين فرضيه كه كارآفريني غيراكتسابي است خط بطلان مي كشد (کوهی نژاد و همکاران، 1390).
امروزه اشتغال و کاهش نرخ بیکاری دانش آموختگان و جوانان از دغدغه های اصلی کشور است. در واقع، پرورش و آماده سازی افراد جویای کار و استقلال طلب از طریق آشنایی آنان با دانش و مهارت های کارآفرینی امکان پذیر است. کارآفرینی به عنوان یک عامل کلیدی رشد و توسعه ی اقتصادی کشورها شناخته شده است. بسیاری از کشورها با توسعه ی برنامه های آموزشی باعث توسعه ی فرهنگ کارآفرینی می گردند (احمدی، 1388، ص 122).
مقاله ی حاضر به نقش آموزش و پرورش در کارآفرینی دانش آموزان می پردازد .
تعریف واژه های کلیدی
کارآفرینی و کارآفرین
تعاريف متعددي از كارآفريني وجود دارد اما رايج ترين تعريف توسط هيسريچ بیان شده است. از نظر وی كارآفريني فرايند ايجاد يك چيز نوين و ارزش مند با تلاش و كوشش در فرايندي زمان بر همراه با خطرهاي مالي ، اجتماعي و رواني به منظور دريافت پاداش هاي مالي و رضايت و استقلال فردي (هیسریچ به نقل از عربیون و همکاران، 1389، ص 66).
واژه ی کارآفرینی از ریشه ی فرانسوی Interpreter به مفهوم «تعهد کاری» است (احمدپور و مقیمی، 1385، ص 45). کارآفرینی موتور محرکه ی توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و ایجاد کننده ی ثروت ها و ارزش ها است (هزارجریبی، 1387، ص 17). كارآفريني فرآيندي است كه درآن ايده هاي بديع و مناسب به منظور بهره برداري ازفرصت ها و منابع موجود در جهت اشتغال شناسايي و پياده سازي مي شود. در ايران همانند ساير كشورها به كارآفريني به عنوان موتورتوسعه ملي نگاه مي شود (شوقی و شفیقی، 1390).
به عقیده ی (احمدی (1388) کارآفرینی فرایندی است که در آن ایده و فکر جدید با بسیج منابع از طریق ایجاد یک کسب و کار که توأم با مخاطره ی مالی و اجتماعی و حیثیتی است، محصول و خدمت جدید به بازار عرضه می شود (احمدی، 1388، ص 126).
به عقیده ی ژوزف شوپیتر، کارآفرینی عبارت است از عرضه ی کالایی جدید، روشی جدید در فرایند تولید، ایجاد بازاری جدید، یافتن منابع جدید و ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در کسب و کار (جعفرزاده، 1386، ص 6).
بروكاس و هورويتس (1986) معتقدند که كارآفريني به عنوان سمبل و نماد تلاش و موفقيت در كسب و كار بوده و كارآفرينان پيشگامان كسب و كار موفق در جامعه هستند . توانايي آن ها در بهره گيري از فرصت ها، نيروي آن ها در نوآوري و ظرفيت آن ها در قبال موفقيت، به عنوان معيارهايي هستند كه كارآفريني نوين بوسيله ی آن ها سنجيده مي شود (ربیعی و صادق زاده، 1390، ص 192).
کارآفرین کسی است که دارای قدرت درک بالا و توان شناسایی فرصت ها را دارد و می تواند در جامعه از طریق پرورش ایده و تبدبل فکر خود به یک محصول جدید اقدام به ارزش آفرینی کند. این ارزش می تواند یک ارزش اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی باشد (هزارجریبی، 1387، ص 17).
كارآفرين فردي است كه تمامي ابزار توليد را تركيب مي كند و مسؤوليت ارزش توليدات، بازگشت كل سرمايه، ارزش دست مزدها و هم چنين سود به دست آمده را به عهده مي گيرد (احمدپور دارياني،1381، ص 31). کارآفرین فردی است که تعهد می کند تا سازماندهی و مدیریت کسب و کار جدیدی را که توأم با ریسک است بپذیرد (احمدپور و مقیمی، 1385، ص 45). ژوزف شوپیتر «کارآفرین» را چنین تعریف می کند: کارآفرین فردی است که ترکیبات جدیدی را در تولید ایجاد می کند (جعفرزاده، 1386، ص 6).
کار
به هرگونه تلاش و کوشش فکری و بدنی برای کسب روزی حلال و درآمد که هدف آن تولید کالا یا ارایه ی خدمت باشد کار گفته می شود.(احدی و همکاران، 1392، ص69).
آموزش و پرورش
در هر کشوری نظام آموزش و پرورش یکی از نظام های مهم اجتماعی است. رسالت این نظام علاوه بر انتقال میراث فرهنگی و تجارب بشری به نسل جدید، ایجاد تغییرات مطلوب در شناخت ها، نگرش ها و در نهایت رفتار کودکان، نوجوانان و جوانان است. برای نیل به این اهداف، در هر کشوری سرمایه های فراوانی برای آموزش و پرورش هزینه می شود (صافی، 1388، صص 7 و 8). در واقع، کیفیت فعالیت سایر نهادهای اجتماعی تا اندازه ی زیادی، به چگونگی عملکرد آموزش و پرورش بستگی دارد. آموزش و پرورش در پروراندن فرد و در بالنده کردن جمع، نقش حیاتی دارد. شناسایی استعدادها و ایجاد شرایط لازم برای شکوفایی ان ها در زمینه های مختلف و رشد موزون و متعادل انسان در جنبه های عقلانی، عاطفی، اجتماعی و جسمانیف مسئولیت های سنگینی است که آموزش و پرورش باید به انجام برساند (ندیمی و بروج، 1387، ص 4).
نظام آموزش و پرورش در جهان کنونی، وظایف و کارکردهای مختلفی را به طور آشکار و نهان بر عهده دارد و ابزار تحقق اهداف و مقاصد اجتماعی به شمار می رود. کارکردهای آن به حدی است که جوامع مختلف انتظار دارند، این سازمان باید پاسخگوی نیازهای معنوی و مادی آنان باشد و به عنوان یک عامل، تحقق نیازهای فردی و اجتماعی و رشد و توسعه ی فرهنگی- سیاسی و اقتصادی جامعه را ممکن کند. یکی از کارکردهای آشکار آموزش و پرورش، تربیت و تأمین نیروی انسانی جامعه است. هر جامعه ای به نیروی کار ماهر و متخصص نیاز دارد. تربیت این نیرو در سطوح مختلف و به تناسب نیاز جامعه در بخش های کشاورزی، صنعت و خدمات از وظایف مهم نظام آموزش و پرورش است (صافی، 1388، صص 7 و 8).
سابقه ی آموزش کارآفرینی
سرمایه گذاری در آموزش کارآفرینی یک سرمایه گذاری بلند مدت است (مصلح شیرازی و صانعی، 1387، ص 25). دوره های آموزشی کارآفرینی نه تنها جای خود را در طرح دروس دانشگاهی در رشته های مختلف باز کرده، بلکه در دوره های مختلف تحصیلی، از ابتدایی تا دبیرستان نیز مورد توجه قرار گرفته است. گرچه امروزه تنوع این دوره ها، شرکت های موجود را نیز، تحت پوشش قرار می دهد و دوره های متعددی برای رشد، بقا و کارآفرینی سازمان های بزرگ، طراحی شده، اما هدف اولیه ازتوسعه ی کارآفرینی همانا تربیت افراد متکی به نفس و آگاه به فرصت ها و به طور کلی افرادی است که تمایل بیشتری به راه اندازی کست و کارهای مستقل دارند (کاتن[2]؛ 1990، به نقل از احمدپور داریانی و رضائیان، 1377، ص 132). در واقع هدف این بوده تا افراد در طی دوران تحصیل، افرادی «مؤسس»[3] تربیت شوند. این افراد شامل پیشروان در فعالیت ها، ماجراجویان، جسوران، مبتکران، فرصت طلبان، جاه طلبان و ارتقاجویان می باشند (گیب[4] ؛ 1987، به نقل از احمدپور داریانی و رضائیان، 1377، ص 134).
در نظام آموزشی اتریش، چهار مرحله قابل تشخیص است. اولین مرحله (یک تا چهار سال) آموزش ابتدایی است. مرحله ی دوم که تا پایان دوره ی آموزش اجباری طول می کشد (5 تا 9 سال) شامل دو قسمت متمایز است: یکی در شروع، که اساساً مستلزم تصمیمات مقدماتی در مورد مسیر آینده ی دانش آموز (که آیا مسیر دانشگاه را در مقطع متوسطه طی کند و یا مسیر فنی و حرفه ای را در سایر مدارس مقطع متوسطه). در پایان این مرحله (سال نهم)، این تفاوت بیشتر تقویت می شود که در آن دانش آموزان می توانند از بین مدارس فنی و حرفه ای و سایر موضوعات یکی را انتخاب کنند. در مرحله ی سوم، که تا پایان آموزش متوسطه ی اتریش طول می کشد (حداکثر 13 سال) دانش آموزان، برنامه ی انتخاب شده را ادامه می دهند و تحصیلات شان را با شکل های مختلف امتحانات نهایی تکمیل می کنند که اجازه می دهد تا به دانشگاه ها، آکادمی ها و کالج های خاص و سایر مؤسسات تحصیلات عالی دسترسی پیدا کنند (کرد نائیجی و زالی، 1387، ص 10).
انواعكارآفريني
1- كارآفرينيشركتي
فرايندي است كه يك شركت طي می كند تا همة افراد آن به كارآفريني تشويق شده و تمام فعاليت هاي كارآفرينانه ی فردي و گروهي به طور مستقل، سريع و راحت در شركت انجام پذيرد. در اين فرآيند هر يك از كاركنان در نقش كارآفرين انجام وظيفه مي كنند . امروزه شركت ها سعي مي كنند خود نيز كارآفرين باشند تا بتوانند نسبت به تغيير و تحولات انعطاف داشته و فرص ت هاي موجود در بازار را از دست ندهند تحقيقات اخير به سه مفهوم در تعريف كارآفريني شركتي اشاره دارد:
– تجديد استراتژي (نوسازي راهبردها و تجديد ساختار سازماني)
– نوآوری (ارائه ی محصول يا خدمت جديد به بازار)
– كسب و كار درون شركت (فعاليت هاي كارآفريني شركتي كه منجر به ايجاد يك سازمان جديد درون شركت مادر مي شوند)
2- كارآفرینی مستقل
فرآيندي است كه كارآفرين از ايده ی اوليه تا ارائه ی محصول خود به جامعه، كليه ی فعاليت هاي كارآفرينانه را با ايجاد يك بنگاه اقتصادي جديد به طور مستقل طي مي کند. انگیزه هاي متفاوتي در افراد وجود دارد كه سبب مي شود به طور مستقل كار کنند. يكي از اين انگيزه ها، استقلال طلبي است كه قوي ترين نياز هاي فرد كارآفرين ذكر شده است. او می خواهد كارها را به شيوه ی خود انجام دهد و كار كردن براي ديگران را نمی پسندد چرا كه همواره اعتقاد دارد كه بهتر از هركس ديگري مي تواند از عهده ی كار برآيد و همچنين نياز به پيشرفت و احتياج به رضايت مندي شغلي از جمله انگيزه هايي است كه شخص را به ايجاد يك بنگاه اقتصادي مستقل تحريك و ترغيب مي كند.
3- كارآفريني سازماني
فرآيندي است كه كارآفرين تحت حمايت يك سازمان، فعاليت هاي كارآفرينانه خود را به ثمر مي رساند (احمدی، 1388، ص 126).
اهمیت پرورش روحیه ی کارآفرینی
توسعه ي كارآفريني در فعاليت هاي اقتصادي و كسب و كار فرايندي است كه نقش حياتي در تداوم، رشد و توسعه ي ملي كشورها ايفا مي كند. از اين رو توسعه ي چارچوبي براي ارزيابي سطح كارآفريني فعاليت ها به منظور ايجاد بستر و جو مناسب براي حمايت هاي منطقي از كارآفريني و كارآفرينان ضروري است. عربیون و همکاران (1389) در تحقیقی نشان دادند که شاخص هاي نوآوري، فرصت كارآفريني، رشد فعاليت، خطرپذيري، برنامه ي كسب وكار، سطح اشتغال زايي، اهميت فعاليت در توسعه ي منطقه و در نهايت نرخ اثرگذار كارآفريني به ترتيب در تعيين سطح كارآفريني كسب وكارها بيش ترين اهميت را داشته اند (عربیون و همکاران، 1389، ص 65).
برای پی بردن به اهمیت پرورش روحیه ی کارآفرینی کافی است بدانیم که فقط بین سال های 1999 تا 2000 در کشور آمریکا قریب به 8/10 میلیون شغل برخاسته از فعالیت های کارآفرینانه به وجود آمده است که در مقایسه با حذف 3/8 میلیون شغل به سبب سیاست های کوچک سازی و بهره ور کردن فعالیت ها، اقدامات کارآفرینانه به ایجاد قریب به 5/2 میلیون فرصت شغلی به طور خالص کمک کرده است و اثرات منفی ناشی از بیکاری را بر طرف ساخته است (سلیمی فر و مرتضوی، 1384، ص 66).
ارتباط بین دولت و آموزش
اونیل (1995) راهکارهای جدیدی را در مورد ارتباط بین خط مشی های کشور و دیدگاه های کشور و دیدگاه های دولت و نوع آموزش های ارایه شده تبیین کرده است که مهم ترین ترین آن ها را می توان در دو جنبه ی زیر خلاصه کرد:
– ارتقای اقتصاد ملی از طریق ارتباط نزدیک بین آموزش های مدرسه ای، اشتغال، بهره وری و تجارت.
– افزایش اثربخشی دانش آموزان از طریق کسب مهارت های حرفه ای شغلی و شایستکی ها (صدری، 1388، ص 84).
عوامل مؤثر بر کارآفرینی
آموزش و توجه كافي به كارآفرينان، ترويج كارآفريني، ابتكار و استقلال فردي، ايجاد سازمانهاي مجازي و تقويت حوزه IT، حمايت از مالكيت فكري و انجام فعاليت هاي گروهي در كنار حمايت هاي دولت و منابع مالي براي گسترش كارآفريني ضروري است. از اين رو نياز روز افزون به آموزش افراد جامعه به منظور كارآفريني و نيز توسعه آموزش و ايجاد خلاقيت و نوآوري در كاركنان به منظور توسعه ی بهره وري كاملً محسوس است (شوقی و شفیقی، 1390)..
نتايج تحقيقات مختلف بيان گر آن است كه نظام هاي آموزشي، با برنامه ها، اهداف، محتوا و ساير عوامل آموزشي خود، نقش مؤثري در توسعه ی كارآفريني افراد دارند. بازنگري در برنامه هاي درسي و آموزشي و اصلاح آن براي كمك به توسعه ی آموزش كارآفريني، محور توجه اغلب نظام هاي آموزشي كشورهاي مختلف است. در اين ميان توجه و پژوهش درباره عوامل مؤثر بر كارآفريني (آموزش كارآفريني، معلم و روش تدريس كارآفرينانه) از اهميت خاصي برخوردار است (گرائلی شیخ، 1390).
ایکاوالکو، روسکووارا و سیکولا- لینو[5] (2009) در بررسی های خود به این نتیجه دست یافتند که موارد زیر باید مورد توجه قرار گیرند: آموزش معلمان، توسعه ی ابزارهای عملی، تحقق تغییر در آموزش از جمله اصلاحات برنامه ی درسی، تحقق ارتباط بین اهداف و نتایج کارآرینی (ایکاوالکو، روسکووارا و سیکولا- لینو، 2009، ص 18).
آموزش و پرورش و كارآفريني
بخش عمده ي توسعه ي كشور در نظام آموزش و پرورش پايه گذاري مي شود و شكل مي گيرد. در طول دهه ي گذشته، نقش آموزش و پرورش در امر توسعه ي انساني متخصص و كارآفرين مورد غفلت قرار گرفته است. از آنجا كه كارآفرينان نقشي حياتي در تداوم رشد و توسعه ي ملي ايفا مي كنند، شايسته است به نقش آموزش و پرورش در تربيت كارآفرينان توجه ويژه اي شود (یوسفی و یوسفی، 1390).
ابلاغ سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی به منظور شتاب بخشیدن به رشد اقتصاد ملی، ارتقاء کارآیی بنگاه های اقتصادی و بهره وری منابع مادی و انسانی و فناوری، افزایش رقابت پذیری در اقتصاد ملی، افزایش سهم بخش های خصوصی و تعاون در اقتصاد ملی، کاستن از بار مالی و مدیریتی دولت در تصدی فعالیت های اقتصادی، افزایش سطح عمومی اشتغال، تشویق به سرمایه گذاری، بهبود درآمد خانوارها و توسعه ی سرمایه ی انسانی، چالش هایی را فراروی نهادهای آموزشی، از جمله آموزش و پرورش قرار داده است. برای پاسخ گویی به این چالش باید راهبردها، رویکردها و راه کارهای اجرایی مناسبی را برگزید و به اجرا در آورد. یکی از این رویکردها آموزش کارآفرینی در نظام آموزش و پرورش است. علی رغم استقبال گسترده ی نظام آموزش و پرورش کشور از موضوع کارآفرینی، آموزش کارآفرینی در مدارس با چالش های متعددی روبرو است که عدم توجه به آن ها می تواند اثربخشی آموزش کارآفرینی در نظام آموزش و پرورش کشور را تحت تأثیر قرار دهد که مهم ترین آن ها عبارتند از:چالش در کیفیت مدرسان کارآفرینی، چالش محتوا و شیوه های آموزش کارآفرینی، چالش در اثربخشی روش های آموزشی، چالش در ابزارهای آموزشی مرتبط با کارآفرینی، چالش در حمایت های مادی و معنوی دانش آموزان کارآفرین و چالش در نیازهای یادگیری دانش آموزان. این چالش ها اگر به فرصت تبدیل نشوند، در بلند مدت آثار زیان باری را بر نظام آموزش و پرورش تحمیل خواهند کرد (کرد نائیج و زالی، 1387، ص 4).
هدف از آموزش کارآفرینی به دانش آموزان باید این باشد که مسئولیت پذیری آن ها افزایش یابد و برای دستیابی به اهداف خود خلاق باشند و به کشف فرصت های موجود بپردازند و به طور کلی مقابله کردن در جامعه ی پیچیده ی امروزی را بیاموزند (ایکاوالکو، روسکووارا و سیکولا- لینو، 2009، ص 5).
1- آموزش فنی و حرفه ای
هدف عمده ی رشته های فنی حرفه ای، اعتلای سطح فرهنگ و دانش عمومی، شناخت بهتر استعداد، علاقه ی دانش آموزان، ایجاد زمینه های مناسب جهت هدایت آنان به سمت اشتغال مفید (در موارد بسیاری با همکاری و در جوار کارخانجات، مراکز صنعتی، تولیدی و خدماتی) و احراز آمادگی نسبی جهت ادامه ی تحصیل در رشته های علمی و کاربردی است (ندیمی و بروج، 1387، ص 191). به عقیده ی بکر[6] (1964) از منظر نظریه ی سرمایه ی انسانی، آموزش عمومی، موجد سرمایه ی عمومی و آموزش فنی و حرفه ای موجد سرمایه ی اختصاصی است. مزیت سرمایه ی دوم این است که به اتکای مهارت های کسب شده دارندگان آن، آنان را برای به دست آوردن جایگاه های شغلی، بیشتر آماده می سازد و همین بینش باعث گردیده است که در بیشتر کشورهای جهان حتی در نظام های تعلیم و تربیت آن ها از دیرباز در کنار مقاطع تحصیلی، آموزش های عمومی، آموزش های فنی و حرفه ای نیز مورد نظر واقع گردند. آموزش های فنی و حرفه ای توفیق قابل توجهی در پرورش نیروی کار ماهر (سرمایه ی انسانی) و تربیت نیروی انسانی خوداشتغال (کارآفرین) داشته و می توانند به عنوان یک راه میان بر در جهت توسعه ی سرمایه ی انسانی ایفای نقش نمایند. با وجود این، توفیقات بیشتر در تشکیل چنین سرمایه ای، نیازمند توجه جدی تری به ابعاد انگیزشی، تجهیزاتی، آموزشی و ساختاری در این مراکز است (سلیمی فر و مرتضوی، 1384، صص 64 و 65).
هک و هک[7] (1998) در پاسخ به این سؤال که چرا برخی از کشورها به ویژه در سطح کشورهای آسیایی در اجرای برنامه های آموزش فنی و حرفه ای موفق و برخی ناموفق بوده اند، بیان می کند که این پدیده به عوامل متعددی ارتباط داشته است. از جمله ی این عوامل عبارتند از:
– عوامل اجتماعی: در بسیاری از کشورهای آسیایی نوعی نگرش منفی به کارهای مبتنی بر مهارت یا اصطلاحاً یدی که مبتنی بر دستورالعمل[8] می باشد، وجود دارد.
– عوامل اقتصادی: سطح توسعه ی اقتصادی و ساختار صنعت و تنوع فعالیت ها در بخش های گوناگون اقتصادی در ایجاد نیاز به آموزش های فنی و حرفه ای مؤثر واقع می شوند. توجه به آموزش های آماده سازی جوانان برای کار از جمله خواسته ها و الزامات در بیشتر کشورها حتی در کشورهای توسعه یافته است.
– دولت: از آن جا که آموزش فنی و حرفه ای نسبت به آموزش های عمومی پرهزینه ترند، لذا دولت ها از نقش تعیین کننده ای در توسعه ی این آموزش ها برخوردارند. این بدان معنی است که دولت ها می بایست در تخصیص منابع مالی، توجه ویژه ای را به این آموزش ها معمول دارند؛ چرا که سرمایه گذاری نامناسب به بازده ی مناسب منجر نخواهد شد[9] (سلیمی فر و مرتضوی، 1384، ص 69).
2- برنامه ی درسی
برنامه های درسی فنی و حرفه ای باید پاسخ گو به نیازها و علایق دانش آموزان و توسعه ی فردی، هویت ملی و دینی، انگیزش، مهارت های شهروندی، خودباوری و خلاقیت و نوآوری و کارآفرینی باشد. از همه ی این ها مهم تر، برنامه های آموزشی باید به گونه ای طراحی شوند که فرصت های لازم را برای کسب دانش و مهارت و ایجاد نگرش و شابستگی در جهت آموزش های مادام العمر مهیا سازند و قابلیت ها و شایستگی های لازم را برای رویارویی با چالش های فرارو در عرصه ی ملی، منطقه ای و جهانی در فراگیرندگان به وجود آورند. به علاوه، پاسخ با توجه به نگرش جامعه نسبت به ادامه ی تحصیل دانش آموزان در دوره های عالی، در این زمینه نیز پاسخگو باشند (صدری، 1388، ص 84).
3- روش های آموزشی
بررسی ها نشان می دهد که برخی از مشکلات مربوط به برنامه های آموزش کارآفرینی شامل موارد زیر است:
تأکید بیش از حد بر روش های یادگیری انتقال اطلاعات و کافی نبودن آموزش از طریق تشکیل گروه های کوچک مانند تشکیل تیم های پژوهشی، تبادل همکاری، مشاوره و کارگاه های آموزشی (گراون، 1994، ص 3).
هم اکنون در سطح دنیا، برای آموزش کارآفرینی جنبه های نظری و عملی در نظر گرفته می شود و در قالب های جداگانه و گاه به صورت ترکیبی و هم زمان و به روش های مختلف آموزشی به اجرا در می آید. این در حالی است که در نظام آموزش و پرورش کشورمان، تدریس درس کارآفرینی صرفاً به صورت نظری و بر مبنای روش سخنرانی است (کرد نائیجی و زالی، 1387، ص 11).
4- محتوای درسی
کارآفرینی موضوعی نیست که در قالب یک کتاب بتوان به تمام جنبه های آن پرداخت. موضوع کارآفرینی دارای جنبه های مختلف است و اگر قرار است در نظام آموزش و پرورش، به موضوع کارآفرینی پرداخته شود باید در محتوای کتاب تغییرات اساسی داده شود و بحث کارآفرینی به طور تدریجی و در قالب چند کتاب و در طی چند سال آموزش داده شود تا بتوان اطمینان حاصل کرد که آموزش های داده شده به افزایش دانش و نگرش دانش آموزان کمک نموده است (کرد نائیجی و زالی، 1387، ص 11).
پارسا و گرائلی شیخ (1390) با تحليل محتواي كتاب كارآفريني مشخص به این نتیجه دست یافتند که بيشترين فراواني مؤلفۀ استعداد كارآفريني به ترتيب مربوط به مؤلفۀ خلاقيت و نياز به موفقيت و كمترين مؤلفه مربوط به مركز كنترل است و در تصاوير كتاب، كمترين مؤلفه به كار رفته است. نتايج تحقيق حاضر، هشداري است براي مسئولان آموزش و پرورش كه ميزان فاصله ي نظام آموزشي ما را با مؤثرترين شيوه هاي پرورش خلاقيت و كارآفريني در هنرجويان بسنجند. همچنين، زمينه اي است براي معلمان، مؤلفان كتاب درسي و برنامه ريزان تا با انتخاب و تغيير برنامه درسي، اقدام به ارزشيابي روش ها و شيوه هاي تدريس، اهداف، محتوا در جهت پرورش مهارت ها و ويژگي هاي اساسي كارآفريني در هنرجويان نمايند (پارسا و گرائلی شیخ، 1390).
5- حمایت های مادی و معنوی دانش اموزان
به عقیده ی گراوان[10] (1994) صرفاً آموزش کارآفرینی در کلاس درس، مؤثر واقع نمی شود بلکه نکته ی مهم این است که افزایش سرمایه گذاری های جدید باعث موفقیت در کارآفرینی می گردد (گراوان، 1994).
در نظام آموزش و پرورش باید شرایطی حاکم گردد که از دانش آموزانی که دارای روحیه و توان کارآفرینی هستند حمایت های مادی و معنوی شود تا آن ها تشویق شوند و در نتیجه پس از فارغ التحصیلی، به جای جویندگان کار، خودشان بتوانند کسب و کار جدیدی را ایجاد نمایند (کرد نائیج و زالی، 1387، ص 11).
6- ابزارهای عملی
امروزه برای آموزش کارآفرینی علاوه بر روش های آموزشی متنوع، باید از ابزارهای آموزشی مختلفی نیز استفاده شود. در واقع، باید از تمام پیشرفت های فناوری، مواد و ابزارهای آموزشی استفاده گردد (کرد نائیجی و زالی، 1387، ص 11). ایکاوالکو و همکاران (2009) معتقدند که توسعه ی ابزارهای عملی را در آموزش کارآفرینی باید مورد توجه قرار گیرند (ایکاوالکو و همکاران، 2009، ص 18).
7- معلم و ارائه روش تدريس
در پژوهش گرائلی شیخ (1390) اين نتيجه به دست آمد كه كارآفريني فرايندي نسبتاً اكتسابي است؛ همچنين معلمان عنصر كليدي در ترويج آموزش كارآفريني محسوب مي شوند و مرور ادبيات تحقيق روش تدريس مختلفي را نشان مي دهد كه اكثر آنها تغيير آموزش سنتي كارآفريني به سمت پذيرش روشهاي تدريس نوين كارآفريني كه مبتني بر عمل است مي باشد. بنابراين معلمان بايد از تركيبي از روشهاي پيشنهاد شده استفاده نمايند و در روش تدريس خود بسيار انعطاف پذير باشند (گرائلی شیخ، 1390).
با توجه به این که موضوع کارآفرینی یک بحث بسیار تخصصی و میان رشته ای است، طبیعتاً باید مدرسانی به آموزش این درس بپردازند که هم دارای دانش نظری کارآفرینی باشند و هم با جنبه های عملی آن در شرکت ها و سازمان ها آشنا باشند (کرد نائیج و زالی، 1387، ص 11).
8- آموزش الكترونيكي كارآفريني
با توجه به توسعه سيستم هاي آموزشي مبتني بر اينترنت، امكان فراهم كردن دوره ها و محتواهاي آموزشي فراهم مي شود كه بتوان از آن ها در ايجاد دوره هاي كارآفريني با افزايش دانش دانش آموزان استفاده نمود. رويكرد نوين يادگيري الكترونيكي، همانند ديگر فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطاتي، انقلابي در زمينه يادگيري ايجاد كرده است. يادگيري الكترونيكي و يادگيري مبتني بر وب، با ارائه ويژگيهاي كاربرپسندي چون يادگيري در هر زمان، در هر مكان، يادگيري فردي در كنار يادگيري مشاركتي، يادگيري مبتني بر نياز و نيز ايجاد امكان يادگيري مستقل و مبتني بر علايق و استعدادهاي شخصي، توجه بسياري از افراد را در سراسر جهان به خود جلب نموده است (شوقی و شفیقی، 1390).
9- نیازهای یادگیری دانش آموزان
در بررسی های کارآفرینی، عواملی یافت می شود که در رفتار کارآفرینانه تأثیر دارد. شامل عوامل فردی، اجتماعی و محیطی. عوامل اجتماعی به بررسی پیشینه و سوابق فردی، خانواده، سطح شغلی، تجارب اولیه ی زندگی و محیط رشد و پرورش می پردازد. در حالی که عوامل محیطی به عوامل موقعیتی نظیر ارزش، کاهش مالیات و منافع غیر مستقیم، زمانبندی فرصت ها در فرایند شغلی، تأثیر شرایط بازار، بحران اجتماعی، فرهنگ حمایتی اجتماعی و اقتصادی توجه می کند. در ارتباز با عوامل فردی بر ویژگی های شخصیتی کارآفرینان توجه می شود. در بحث عوانل فردی اعتقاد بر آن است که کارآفرینان ویژگی ها، نگرش ها و ارزش های بی نظیر و منحصر به فردی دارند که موقعیت و جایگاه ارزنده ای را برای آن ها دست و پا کرده و آن ها را از سایرین متمایز و منفک می سازد. یکی از چالش های اساسی در آموزش کارآفرینی در نظام آموزش و پرورش این است که به این ویژگی های اساسی و کلیدی توجه نشده و در اولویت های برنامه های آموزشی قرار نمی گیرد (کرد نائیجی و زالی، 1387، ص 11).
نتیجه گیری
کارآفرینی به عنوان یک عامل کلیدی رشد و توسعه ی اقتصادی کشورها شناخته شده است. بسیاری از کشورها با توسعه ی برنامه های آموزشی باعث توسعه ی فرهنگ کارآفرینی می گردند. وضعیت اقتصادی کشور و ترکیب جمعیتی جوان امروزه بیش از پیش ما را نیازمند یافتن زمینه های پیشرو در صحنه ی اقتصادی می کند. در این راستا ضرورت داشتن الگوها و راهکارهای مناسب جهت آموزش، تربیت و استفاده ی بهینه از نیروی فعال و کارآفرین بیشتر می شود.
با توجه به این که باید پرورش کارآفرینان کشور، در نظام آموزش و پرورش، پایه گذاری گردد و به دانشگاه ها و سایر مراکز آموزش عالی راه یابد، این مهم بدون ایفای نقش فعالانه ی نظام آموزش و پرورش، محقق نخواهد شد. از جمله عواملی که در آموزش و پرورش باید مورد توجه قرار گیرد آموزش رشته های فنی و حرفه ای، برنامه ی درسی، روش های آموزشی، محتوای درسی، ابزارهای آموزشی، معلمان و روش های تدریس، آموزش الکترونیکی، حمایت های مادی و معنوی دانش آموزان و توجه به نیازهای یادگیری می باشد.
به عبارتی، باید به نقش آموزش های فنی و حرفه ای به عنوان یک راه میان بر در جهت توسعه ی سرمایه ی انسانی ایفای نقشتوجه نمود. همچنین در آموزش کارآفرینی باید جنبه های نظری و عملی به صورت ترکیبی و هم زمان و به روش های مختلف آموزشی به اجرا درآید . در ضمن، بحث کارآفرینی به طور تدریجی و در قالب چند کتاب و در طی چند سال آموزش داده شود. این نکته نیز قابل ذکر است که افزایش سرمایه گذاری های جدید و توسعه ی ابزارهای عملی در آموزش کارآفرینی باید مورد توجه قرار گیرند. باید مدرسانی به آموزش این درس بپردازند که هم دارای دانش نظری کارآفرینی باشند و هم با جنبه های عملی آن در شرکت ها و سازمان ها آشنا باشند. همچنین می توان با کمک سيستم هاي آموزشي مبتني بر اينترنت، در ايجاد دوره هاي كارآفريني با افزايش دانش دانش آموزان کوشش کرد. در ضمن جهت اثربخشی بیشتر آموزش های کارآفرینی باید به عوامل فردی، اجتماعی و محیطی دانش آموزان کارآفرین توجه گردد.
لذا نظام آموزش و پرورش کشور به عنوان بسترساز توسعه ی کشور باید نقشی بیش از پیش داشته و فعالانه درصدد رفع چالش ها و فراهم نمودن شرایط مناسب باشد.
در پایان، امید می رود با افزایش میزان توجه سیاستمداران و دولتمردان و مدیران به مقوله ی نقش آموزش و پرورش در کارآفرینی، زمینه ی مناسبی برای بروز استعدادهای دانش آموزان، در راه توسعه ی بیشتر فراهم آید.
منابع:
– احدی و همکاران،حمید. (1392). کار و فناوری. تهران: چاپ و نشر کتاب های درسی ایران
– احمدپور، محمود و مقیمی، سید محمد. (1385). مبنای کارآفرینی. تهران: دانشگاه تهران.
– احمدپور دارياني ، محمود. (1381). كارآفريني: تعاريف،نظريات،الگوها. تهران: انتشارات پرديس.
– احمدپور داریانی، محمود و رضائیان، علی. (1377). سیر تکامل کارآفرینی: مفهوم، دیدگاه ها، فرایند و آموزش. مدرس، 6، 140- 122.
– احمدی، نادر. (1388). کارآفرینی و نقش آن در جامعه. مدیریت نظامی، 34، 130- 115.
– الوانی، سید مهدی و رودگردنژاد، فروغ. (1389). مدل توسعه ی کارآفرینی در سازمان های کوچک و متوسط. چشم انداز مدیریت بازرگانی، 37، 87- 73.
– پارسا، عبدالله و گرائلی شیخ، رقیه. (1390). بررسي تأثير آموزش كارآفريني بر پرورش استعداد كارآفريني هنرجويان هنرستان هاي دولتي كار و دانش شهر اهواز. اولین همایش ملی آموزش در ایران 1404. برگرفته از http://www.civilica.com/Paper-INCE01-INCE01_140.html
– جمالی زواره، بتول. نصر، احمد رضا و جمالی زواره، اعظم. (1390). آموزش كار آفريني ضرورتي انكار ناپذير در آموزش عالي 1404، اولین همایش ملی آموزش در ایران 1404. برگرفته از http://www.civilica.com/Paper-INCE01-INCE01_381.html
– رضایی میرقائد، محسن. عربیون، ابوالقاسم و علیزاده، مهدی. (1392). بررسی رابطه ی بین کارآفرینی، محیط کسب و کار و توسعه ی اقتصادی در کشورهای عضو دیده بان جهانی کارآفرینی. پژوهش های جغرافیای انسانی، (45) 2، 50- 37.
– ربیعی، علی و صادق زاده، حکیمه. (1390). بررسی رابطه ی سرمایه ی اجتماعی بر کارآفرینی، رفاه اجتماعی، (41) 11. 221- 191.
– سلیمی فر، مصطفی و مرتضوی، سعید. (1384). سرمایه ی انسانی و کارآفرینی در رویکرد فنی و حرفه ای. دانش و توسعه، 17، 85- 64.
– شوقی، بهزاد و شفیقی، فاطمه. (1390). آموزش الكترونيكي كارآفريني و كارآفريني الكترونيك. اولین همایش ملی آموزش در ایران 1404. برگرفته از http://www.civilica.com/Paper-INCE01-INCE01_127.htm
– صافی، احمد. (1388). آموزش و پرورش ابتدایی، راهنمایی و متوسطه. تهران: سمت.
– صدری، عباس. (1388). طراحی الکوی برنامه ریزی درسی آموطش های فنی و حرفه ای عام برای دوره ی متوسطه. مطالعات برنامه ی درسی، 13 و 14، 104- 82.
– عربيون، ابوالقاسم. عبداله زاده، غلامحسين. شريف زاده، ابوالقاسم و محسني، احمد. (1389). شناسايي و اولويت بندي شاخص هاي تعيين كننده ي كارآفريني كسب وكارها، توسعهكارآفريني، (2) 8، 97- 65.
– کرد نائیج، اسدالله و زالی، محمد رضا. (1387). آموزش کارآفرینی در نظام تعلیم و تربیت کشور. کار و جامعه، 96 و 97، 12- 4.
– کوهی نژاد، علی. عادلی جعفرلو، مهدی و نجفی، معصومه. (1390). آموزش كارآفريني و زمينه هاي توسعه آن در ايران. اولین همایش ملی آموزش در ایران 1404. برگرفته از http://www.civilica.com/Paper-INCE01-INCE01_130.html
– گرائلی شیخ، رقیه. (1390). آموزش كارآفريني، نقش معلم و ارائه روش تدريس كارآفرينانه. اولین همایش ملی آموزش در ایران 1404. برگرفته از http://www.civilica.com/Paper-INCE01-INCE01_185.htm
– مصلح شیرازی، علینقی و صانعی، الهام. (1387). توسعه و تقویت کارآفرینی در مراکز آموزش برای پرورش مدیران کارآفرین. کار وجامعه، 101، 30- 24.
– ندیمی، محمد تقی و بروج، محمد حسین. (1387). آموزش و پرورش. تهران: مهرداد.
– هزارجریبی، جعفر. (1389). کارآفرینی و اخلاق اسلامی. علوم اجتماعی، 47،
– هزارجریبی، جعفر. (1387). کارآفرینی (چاپ سوم)، تهران: پژوهشکده ی امور اقتصادی.
– یوسفی، علی و یوسفی، رضا. (1390). نقش آموزش و پرورش در کارآفرینی. اولین همایش ملی آموزش در ایران 1404. برگرفته از http://www.civilica.com/Paper-INCE01-INCE01_186.htm
– Garavan,. Thomas N. O’Cinneide, Barra. (1994). Entrepreneurship Education and Training Programmes: A Review and Evaluation – Part 1. Journal of European Industrial Training, Vol. 18 No. 8, pp. 3-12. Available at: http://www.emeraldinsight.com/journals.htm?articleid=836822&show=abstract
– Ikävalko, Markku,. Ruskovaara, Elena and Seikkula-Leino, Jaana. (2009). REDISCOVERING TEACHER’S ROLE IN ENTREPRENEURSHIP EDUCATION, Available at: http://developmentcentre.lut.fi/files/muut/EFMD_rediscovering.pdf
[1] . entrepreneurship
1
[2] . Cotton
[3] . Enterprising
[4] . Gibb
[5] . Ikävalko, Ruskovaara and Seikkula-Leino
[6] . Becker
[7] . Haq & Haq
[8] . Manual Work
[9] . ژاپن از جمله کشورهایی است که در آن، دولت در ارتقای آموزش های فنی و حرفه ای بسیار فعال عمل می کند و این در حالی است که در این کشور، بخش خصوصی نیز فعال است ولی بدون کمک دولت، امکان توسعه و تسری این آموزش ها ممکن نیست.